به گزارش فرقه نیوز؛ قانون جذب می گوید هر چیزی را در ذهنت مجسم کنی آن را در دست هایت خواهی داشت. این بدان معناست که افکار و اندیشه ها قدرتی دارند که می توانند اشیاء و پدیده های جهان واقعی را جذب کنند. در چنین تفکری آن چه محور قرار می گیرد، انسان است و خواسته های او، آن کس که دستور می دهد انسان است و ابر و باد و مه و خورشید و فلک غلام حلقه به گوش او هستند تا نیاز او را برآورده کنند. این قانون انسان را فرمانروای عالم معرفی می کند که می تواند به همه چیز دستور دهد و آنها وظیفه دارند از او اطاعت کرده خواسته اش را اجابت کنند.
اما در دعا، محور و کانون هستی خداوند است، اوست که بر تمام عالم سیطره دارد و خالق تمام هستی است. کائنات به دستور او عمل می کنند، هستی مأموران خداوند هستند و خداوند هر وقت بخواهد، مأمورانش را علیه انسان با برای انسان مأمور می کند. هر چه خداوند بخواهد همان می شود، در چنین تفکری انسان متواضعانه و نیازمندانه از او درخواست می کند و بعد از درخواست خود با اعتمادی که به خداوند دارد تسلیم خواست خداوند می شود، چرا که می داند خداوند مصلحت او را می خواهد و از همه چیز خبر دارد و می داند کدام دعا در چه زمانی و به چه شکل برآورده شود تا آسیبی متوجه او نباشد.
در دعا، انسان خود را به خداوند می سپارد، اختیار را به او می دهد و مطیع محظ می شود، چون می داند او ساربان خوبی است و می داند کاروان را به کدام سمت هدایت کند تا بهتر و زودتر و امنتر به مقصد برسد.
در دنیا با وجود آسیب ها و بلایای فراوان و موانع زیاد اگر راهبلد خوبی نداشته باشید خطر نرسیدن به مقصد بسیار زیاد است در حدی که می توان گفت محال است سالم و امن و زود به مقصد رسید. در این دنیا وقت بسیار اندک است و مصیبت ها بسیار، برای همن خداوند می فرماید: فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذيرٌ مُبينٌ (ذاریات/50)به سوی خدا بشتابید و با سرعت بروید. این سرعت یعنی مجال کم است و فرصت اندک. به قول حافظ شیرازی: شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل. اگر در چنین جایی ساربان مطمئنی نداشته باشی چندان امیدوار به نجات نباش.
کسانی که خود را به قانون جذب می سپارند و کسانی که در پرتوی دعا و نیایش خواسته های خود را می خواهند تفاوت های بسیاری دارند. قانون جذب تمرین تخیل، بی نیازی و دل بستن به دارایی و خودمحوری و خودکامگی است. نتیجه قانون جذب خود اتکایی و نتیجه خوداتکایی دور شدن از توکل و اعتماد به خداوند است.
نتیجه آنکه:
قانون جذب انسان را از محوریت خدا دور کرده و به سمت اومانیسم و انسان محوری می برد اما در دعا و نیایش انسان از خودیت به خدامحوری می رسد و هر چه دارد و می خواهد را به خدا وا می گذارد.