به گزارش فرقه نیوز، در انبوه اسناد و مدارکی که درباره سالها حضور مبلغان کاتولیک و پروتستان در ایران وجود دارد نشانه های متعددی از واکنش های علما و روحانیون، زمامداران، مردم عادی نسبت به تلاش های مبلغان در تغییر دین و آیین مردم و تخریب اسلام دیده میشود.
این واکنش ها حتی از سوی مسیحیان بومی ایران نسبت به مبلغین جدید الورود اروپایی وجود داشت . به عنوان نمونه در عصر شـاه عـباس دوم، مبلغان مسیحی(معلوم نیست ازکدام فرقه) موفق به کسب اجازه از دولت صفوی برای احداث کلیسایی درمحله جـلفای اصـفهان شده بودند؛ اما ارامنه با شکایت بـه شـاه، باعث لغو چنین امـتیازی گـردیدند. مهمترین دسـتاویز ارامنه در مخالت با ساخت چنین کـلیسایی این بوده است که ادعا میکردند امر مذکور باعث ایجاد تفرقه میان ارامنه و مهاجرت آنها بـه مـمالک اروپایی خواهد شد.
به دیگر سخن میتوان گفت جامعه ایرانی هرگز در برابر اقدامات ناروای مبلغان مسیحی سکوت نکرده و در مواقع لزوم نشانه هایی از مقاومت یا مخالف را ابراز کرده است. در مجموعه یادداشت هایی سعی خواهد شد تا از میان این واکنشها به اقدامات روشنگرانه علما و روحانیون در مواجهه با مسیحیت صهیونیستی پرداخته شود.
واکنش علما و روحانیون در کلام و موعظاتی قابل پیگیری است که با هدف آگاه کردن مردم از القائات و دسیسه های مبلغان مسیحیت تبشیری بر روی منابر و در جلسات وعظ و سخنرانی های آنها ایراد میشد و یا به صورت نگارش کتاب و رسالههایی است که به عنوان ردیه شناخته میشود.
این بخش از تلاش علمای مسلمان یعنی پاسخهای مکتوب و مبتنی بر مستندات علمی دینی به مسیحیان در واقع ادامه سنت ردیه نویسی در جهان اسلام محسوب میشود و از پیشینهای طولانی برخوردار است و به ویژه در عصر صفوی و اویل قاجاریه وجود داشت. به این ترتیب از دوره صفویه به بعد مجموعهای از آثار به نگارش درآمد که بحث و بررسی آن از حوصله مطلب حاضر خارج است.
لازم به ذکر است اگر چه در دوره مورد بحث سلاطین به دلایل سیاسی به هیئتهای مبلغین از گروههای مختلف مسیحی روی خوش نشان دادند، اما همواره بر این که این هیئت ها به تغییر دین مسلمانان ورود پیدا کنند حساسیت نشان میدادند. به نظر میرسد این رویکرد موجب شده بود تا این گروه ها از هدف خود مبنی بر بشارت مسیحیت تحریف شده نا امید شده و به توجیه و تحلیل عقاید خود دست یازند. در همین نقطه و تغییر استراتژی بود که علما به عرصه تولید مکتوب و ردیه علیه آنها پای گذاردند.
در همین زمان نخستین تلاش این گروهها و مبلغان مسیحیت به شکست انجامید. «گزاوایه» یکی از مبلغان مسیحی مقیم هند دو کتاب در دفاع از مسیحیت و در حمله به دین اسلام نوشت. این کتاب در واقع گزارش خیالی مباحثه وی با یک عالم مسلمان بود. با رسیدن نسخهای از کتاب به ایران علمای مسلمان بلافاصله در مقام پاسخگویی برآمدند.
سید احمد علوی که قبل از آن کتابی به نام لوامع ربانی در پاسخ به شبهات مسیحیان و لوامع ملکوتیه پیرامون دشواری درک انجیل نوشته بود، این بار کتابی با عنوان مصقل صفا را در سال 1032 ق نگاشت. وی در مقدمه این کتاب اشاره دارد که کتابی در رد نبوت رسول خدا نوشته شده و او در پاسخ به این دروغ و تحریف انجیل مصقل صفا را نوشته است.
دومین اثر مشهور این دوره کتاب ظهیرالدین تفرشی بود که حاصل مناظره او با گبریل دوشینون مبلغ مسیحی است. وی ابتدا در بغداد و موصل فعالیت میکرد. در سال 1651 به اصفهان آمد. زبان ارمنی را فرا گرفت و مدرسه کوچکی برای ارامنه ساخت اما چون آنها را به آیین کاتولیک دعوت میکرد ارامنه اصفهان با او مخالفت کردند و او ناچار به تبریز سپس تفلیس و ایراوان رفت. اما همه جا اقداماتش با مخالفت مردم روبرو شد. در تفلیس به دیدار تفرشی رفت و او را به مناظره خواند. این مناظره با حضور مسلمانان و مسیحیان انجام شد و تفرشی بر مبلغ یاد شده غالب آمد. حاصل این مناظره نگارش کتابی با عنوان نصره الحق است.
از دیگر مناظرات این دوره مناظره روحانیون مسلمان با مبلغی به نام «شزو» است که به تشویق وزیر اعظم دربار شاه عباس دوم انجام گرفت و به گفته شاردن جهانگرد فرانسوی موجب مسلمان شدن «خواجه پیری» از ارامنه دانشمند اصفهان شد
نگارش رساله با عنوان ردیه و یا ترتیب دادن مناظره با مبلغین مسیحی بخشی از مبارزات روحانیون و علما با این جریان را شامل میشد. البته تألیف کتب و رسالههایی که در پاسخ به حملات مبلغان به اسلام نوشته شدند و یا جلسات مناظره به تعداد بیان شده محدود نمیشد و رسالههایی چون « رد نصارا» اثر محمد خلیل قاینی و «بیان الواضح المشهود» نوشته صالح بن حسین و دو کتاب مهم محمد علی جیلانی اصفهانی نشاندهنده تلاش عالمان شیعه در عصر صفوی برای مقابله با تبلیغات سوء مبلغان مسیحی بود.[1]
در این جدال، برخی از مسیحیان نومسلمان نیز شرکت داشتند. ماجرای مسلمان شدن کشیش پرتقالی، آنتونیو دوژزو و تألیف چند کتاب در دفاع از اسلام به وسیله او، در زمره این اقدامات است. این کشیش پرتقالی متولد لیسبون که ریاست کلیسای آگوستینها در اصفهان را برعهده داشت در سال 1109 ق/1697م مسلمان شد و خود را علیقلی جدید الاسلام نامید.
از او دو کتاب سیف المومنین و هدایت الظالمین که نقدی بر آرای مسیحیان و تورات و انجیل است، در دست است. رساله دیگری به نام فواید ازدواج هم نوشته بود که نسخهای از آن در فهرست کتابخانه ملی معرفی شده است.
نکته جالب آن است که شش سال پیش از او هم یکی دیگر از کشیشان اگوستینی در اصفهان به نام مانوئل سانتاماریا به اسلام گرویده بود و به حسن قلی بیگ مشهور شده بود. خبر اسلام آوردن دو کشیش عالیرتبه از یک فرقه تبلیغی در اصفهان موجی از نگرانی را در محافل کلیسای برانگیخت،به طوری که کشیشان مقیم بغداد و کارملیتهای مقیم اصفهان در نامههایشان به رم نگرانی خود را ابراز کردند و در صدد یافتن علت این اقدام برآمدند.[2]
ادامه تلاش عالمان مسلمان برای مقابله با تبلیغات مبلغان مسیحی سرآغاز نهضتی در دوره صفویه شد که می توان آنرا نهضت ترجمه نامید. این نهضت نشانه پویایی وانگیزه والای عالمان شیعه برای مقابله دقیق و علمی با تحریفات مبلغان مسیحی بود. توجه به لزوم پاسخگویی به تبلیغات مکتوب مسیحیان موجب شد ترجمه منابع مسیحی به فارسی یا عربی در عصر صفوی ایجاد شود. این ترجمه ها همواره با نقد و تعلیقات بود و حتی در مقام مقایسه منابع متعدد، تناقضات آنها را بیان میکرد. از جمله ارزشمندترین اقدامات در این زمینه، ترجمه چهار متن مورد قبول مسیحیان یعنی اناجیل متی،مرقس، یوحنا و لوقا بود. مترجم اناجیل اربعه میرمحمدباقر بن اسماعیل حسینی خاتونآبادی، از سادات اصفهان بود.
ظاهراً در آن هنگام به علت حضور مبلغان و اقامت ارامنه در اصفهان، نسخههایی از انجیل به زبانهای لاتین، ارمنی و عربی وجود داشته است. خاتونآبادی با دقت بسیار این نسخه ها را با نسخههایی که از هند آمده بود، مقایسه کرد و حتی از برخی از مسیحیان مقیم اصفهان نیز کمک میگرفت و سرانجام این ترجمه را همراه با توضیحات بسیار در سال 1108ق به اتمام رساند.
البته این اولین ترجمه انجیل به فارسی نبود و به نظر میرسد در قرن هشتم هجری قمری ترجمه انجیل به فارسی صورت گرفته و ظاهراً بخشی از برنامه تبلیغی مسیحیان بوده است. به عبارت دیگر، پیش از صفویه انگیزه ترجمه انجیل به فارسی، تبلیغ و گسترش آن بود، ولی در دوره صفویه و پس از آن در دورههای افشاریه و قاجاریه، این ترجمه از طرف مسلمانان با هدف دفاع در برابر تبلیغات مبلغان مسیحی صورت میگرفت تا مردم با متن انجیل آشنا بشوند و آن را با دین اسلام مقایسه کنند.
بهترین نمونه از ترجمه های انجیل به دست عالمان مسلمان در دوره شاه سلطان حسین و پس از او نادرشاه افشار انجام شد که خاتونآبادی و میرزا مهدیخان استرآبادی مأمور ترجمه انجیل به زبان فارسی شدند.
اینگونه واکنشهای دقیق و محققانه بر ضد مبلغان مسیحی به رؤسای مراکز تبلیغی ثابت کرد در جوامعی چون ایران که از پشتوانه فرهنگی و انسجام عقیدتی برخوردارند، تبلیغ مستقیم ناموفق خواهد بود. شاید این تجربیات موجب شد دورههای بعد از صفویه که بار دیگر شرایط حضور مبلغان مسیحی در ایران فراهم شد،کمتر به شیوه مباحثه و مناظره و تألیف کتاب دست بزنند.
از دیگر نمونههایی که در دوره صفویه در دفاع از اسلام نوشته شد، «رساله اعترافنامه» از ارمنی نومسلمان به نام علی اکبر در دوره شاه سلیمان و رساله دیگری از یک مسیحی مسلمان شده، ولی ناشناس به نام «رساله شناخت» نیز باقی مانده است. رساله دیگری به نام «الرد علی النصاری» از محمد یوسف بن آقابیک دهخوارقانی در دست است که ابتدا به زبان عربی به دستور شاه سلیمان صفوی نگاشته شده و سپس به دستور او به فارسی ترجمه شده است.
در پی حمله افغانها و انقراض سلسله صفویه، اوضاع کشور چنان آشفته شد که دیگر مبلغان مسیحی مجالی برای تبلیغات ضد اسلامی نیافتند. در دوره حکومت نادرشاه افشار هم آنها بیشتر در فکر حفظ جان خود و اموال کلیساهایشان بودند، ولی دستور نادر برای ترجمه انجیل به فارسی بارقه امیدی بود که در دل مبلغان تابید که آنهم با بیاعتنایی نادر به انجیل ترجمه شده که از خلق و خوی متلون و ناآرام سردار افشار سرچشمه می گرفت، به خاموشی گرایید.[3] سالها بعد در دوره قاجار بار دیگر تألیف کتب تبلیغی و ردیهها شروع شد. در این زمان مبلغان پروتستان به ایران وارد شده و عده آنها رو به تزاید داشت. در همان سالهای نخست تبلیغات دو مبلغ واکنش عالمان مسلمان را برانگیخت. یکی هنری ماریتن انگلیسی که با روحیه مجادله جوی خود هرجا میرفت به بحث با غیرمسیحیان، به خصوص مسلمانان میپرداخت و دیگری کارل گوتلیب فاندر آلمانی، از انجمن تبلیغی بازل که اظهارنظرهای متعصبانه او علیه اسلام و مسلمانان تا مدتها در محافل میسیونری اروپا نفوذ داشت. رسالههای مختصری که ماریتن در ادامه این مباحثات مینوشت، موجی از ردیه نویسی را در دوره قاجار به وجود آورد که در یادداشت بعد معرفی و بررسی خواهند شد. / رهپویان هدایت
پی نوشت:
[1] . رسول جعفریان در : دین و سیاست در دوره صفوی ، صفحه 311-314، فهرستی از این آثار به دست میدهد.
[2] . ترجمه اناجیل اربعه میرمحمد باقر اسماعیل حسینی خاتونآبادی؛ مصحح رسول جعفریان؛ ص 48.
[3] . میرزا مهدیخان استرآبادی؛ انجیل نادرشاهی؛ به کوشش رسول جعفریان.