حجتالاسلام احمد سالک کاشانی از پیشگامان انقلاب اسلامی در اصفهان و از برجستهترین اعضای جامعه روحانیون مبارز کشور است. وی فعالیتهای سیاسی خودش را از دوران دبیرستان مصادف با درگذشت آیتالله بروجردی و در کنار مبارزات پدرش در قالب شبکههایی تحت نظر آیتالله بهشتی آغاز کرد. او اکنون نماینده مردم اصفهان و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی است.
با حجتالاسلام سالک پیرامون ابعاد شخصیتی و سابقه مبارزاتی و انقلابی استاد علیاکبر پرورش به مناسبت نخستین سالگرد درگذشت این یار دیرین امام و رهبری گفتوگویی انجام دادیم که در زیر میخوانید:
آشنایی شما با مرحوم استاد پرورش از کجا آغاز شد و چگونه شکل گرفت؟
حجتالاسلام سالک: آشنایی من با مرحوم استاد پرورش در متن مبارزات با حکومت طاغوتی شاه بود، در اصفهان ما عصرهای جمعه در دبیرستان احمدیه واقع در خیابان مسجد سید پشت مقبره آیتالله شفتی جلساتی داشتیم و با ایشان در آن جلسات آشنا شدم، به عنوان یکی از سخنرانان جلسه آرام آرام با روحیات ایشان آشنا شدم و به این بزرگوار علاقه پیدا کردم، این ارتباط مقدمهای شد که در مسیر حرکت در زمینههای مختلف اخلاقی- تربیتی از وجودشان برای جمعهای مختلفی که در اصفهان تشکیل میشد و خود ایشان هم بانی بعضی از جلسات زیادی بودند استفاده کنیم، این برای ما غنیمت بود و فرصت خوبی بود که در متن مبارزه نام عدهای از پیشکسوتان مبارزاتی را در اصفهان داشته باشیم.
تشکیلات مبارزاتی آن دوران چگونه شکل میگرفت و نقش استاد پرورش در این میان چه بود؟
حجتالاسلام سالک: پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مرحوم حضرت آیتالله سید محمد احمدی که در دورهای امام جمعه خمینی شهر بود با شهید نواب صفوی دوست بودند و جلسات متعددی شکل گرفت و جریانهایی سامان پیدا کرد و از این جا به بعد شکل مبارزات مخفی شد.
پایگاه این جلسات به صورت آشکار در شبکههایی که در دبیرستان، دانشگاه، حوزه و بازار تشکیل میشد، مساجد بود که مبارزات در آن آشکار بود و با استفاده از قرآن و سخنرانیها شکل میگرفت و جلسات پنهان هم در منازل تشکیل میشد و بعد با هدایت عدهای این ارتباط با مرحوم شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی هم برقرار میشد، مرحوم آقای پرورش نیز با مرحوم آیتالله شهید بهشتی رفاقتی تنگاتنگ از حیث همفکری، تشکیلاتی و حتی مبارزاتی داشتند که این موضوع در تداومش به تشکیل حزب جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد، البته پدر من چون با شهید بهشتی ارتباط مستقیمی داشتند علاقهای هم بین خودمان و مرحوم بهشتی بود و این هم عاملی بود که نیروهای انقلابی دور هم جمع شوند.
مرحوم پرورش پیش از پیروزی انقلاب با تلاش در راه معرفی و بهره بردن از فیض وجود حضرت امام زمان (عج) با دوستان انجمن حجتیه در اصفهان فعالیت را آغاز کردند و جلسات متعددی میرفتند، من یادم هست که با جلسات انجمن حجتیه ما هم درگیر شدیم و بعد از مدتی آقای پرورش به دلایلی از این جریان جدا شده و مستقیم در متن مبارزات وارد شدند، این جدایی سبب دستگیری ایشان شد، جلساتی که در منزل حاج آقا رضا مهاجر در خیابان فروغی تشکیل میشد به طور مخفی بود و در آنجا انقلابیها دور هم جمع میشدند که خدمت ایشان هم میرسیدیم، این حرکت مبارزاتی منجر شد به اینکه ما در اصفهان تعداد زیادی از خانوادههای زندانیها را که بیشتر مادران زندانیان بودند در جلسات شرکت دهیم، چراکه ساواک اصفهان شکنجههای سنگینی به اینها وارد کرده بود و مادرانشان باید انعکاس صدایی میشدند و ندایشان را به مردم میرساندند، بنابراین به این نتیجه رسیدیم که آنان را به منزل مرحوم آیتالله خادمی ببریم، بنده و دوستان دیگر با این مادران و خانواده خودم حرکت کردیم به سمت منزل آیتالله خادمی و در اندرونی منزل ایشان مستقر شدیم، به نظرم حدود 15 نفر از مادران زندانیان بودند که فرزندان بعضی از آنان متأسفانه پس از پیروزی انقلاب در جبهه منافقان قرار گرفتند و اعدام شدند، اما مادرانشان آن موقع پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به دفاع از فرزندانشان به میدان آمدند.
روند مبارزات انقلاب در اصفهان پس از دستگیری استاد پرورش به دست ساواک چگونه پیش رفت؟
حجتالاسلام سالک: همانطور که گفتم جلسات منزل آیتالله خادمی با حضور مادران زندانیان طول کشید و واقعه پنج رمضان شکل گرفت، بنابراین همه سطوح منزل آیتالله خادمی در اختیار مردم قرار گرفت، آنجا مرحوم آقای پرورش یکی از ارکان حرکت پنج رمضان اصفهان بود، سخنرانیهای متعدد، دعوت از شخصیتها، تردد و جمعیت، بالاخره منجر به زد و خورد بین مردم و دستگاههای حکومتی شد و آنها ساواک، شهربانی و حتی ارتش را وارد صحنه کردند و ما تعدادی شهید در این حادثه دادیم، یادم هست شهیدان نمنبات، دوازدهامامی و موحدیان در منزل آیتالله خادمی به شهادت رسیدند.
نتیجه این حرکت دستگیری عدهای توسط ساواک در اصفهان بود که از جمله مرحوم آقای پرورش هم از این دست بودند، مهمترین حادثه این بود که تفکری در زندانهای کشور بین انقلابیها اوج گرفته بود که ما برای چه زندان باشیم ما باید برویم بیرون و مبارزه کنیم و هرکسی توجیهی داشت برای این مسئله، من در این محور خاطراتی از زندان اوین تهران دارم، خاطراتی از مرکز ضد خرابکاری ساواک و شهربانی تهران که الان شده زندان توحید، این تفکر بروبچههای انقلابی را وسوسه کرده بود و لازمه بیرون آمدن از زندان دادن یک تعهد به ساواک بود، انقلابیون پای این مسئله محکم ایستادند که ما تعهدی به ساواک نمیدهیم و کُد ساواک نمیشویم.
این مسئله مهمی بود، اما من شاهد بودم که کنفدراسیونهای طرفدار آمریکا، چریکهای فدائی خلق، بعضی عناصر حزب توده و دیگر عوامل نامه سه صفحهای تعهد ساواک را امضا کردند و رفتند، اما ما ماندیم چون باید میماندیم، در مبارزات مرحوم پرورش هم از این جمله افراد بودند تا بحث آزادی ایشان مطرح شد و حوادثی که پیش آمد، بنابراین پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مرحوم پرورش برای سخنرانی به شهرستانهای مختلف در استانها میرفتند و اطلاعرسانی مستند دینی، افشاگری نسبت به حکومت شاه و مسائلی از این مقوله را انجام میدادند، در داخل اصفهان هم جلسات متعددی داشتند و گروههای مبارزاتی هم به مرحوم پرورش وصل شدند و آنها هم ارتباطاتی با ایشان داشتند.
ارتباط مرحوم استاد پرورش با جامعه روحانیت چگونه بود و این ارتباط چه تأثیری در پیشبرد اهداف انقلابی ایشان داشت؟
حجتالاسلام سالک: ارتباط مرحوم آقای پرورش با روحانیت مبارز در شهر و استان اصفهان به ویژه با شهید بهشتی جای تقدیر ویژه دارد، همچنین ایشان جلسات متعددی با آیتالله خادمی و با شخصیتهایی مثل آقای احمدی و اوایل با خود آقای طاهری که در متن مبارزه بودند برگزار میکرد و روند مبارزاتی اصفهان را پیش میبرد.
در این قضایا و داستانهایی که برای اصفهان اتفاق افتاد از تظاهرات خیابانی که در چهارراه وفایی شکل گرفت تا حکومت نظامی و درگیریهایی که در صحنه حکومت نظامی اتفاق افتاد، بیشترین نقش مرحوم استاد پرورش نقش تربیت کادر آن هم با اتکا به تفاسیر قرآن کریم و سیروسلوک عرفانی، خودسازی و دستورات تربیتی بود و این بزرگوار توانست براساس آن حرکتی را بعدها تضمین کند و در این راه تداوم داشته باشد. / فارس