به گزارش
پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز، ایرانیان با هر دین و نژادی هرساله آغاز بهار و
نوروز را جشن گرفته و به عنوان عید از آن یاد میکنند، به همین بهانه با حجت
الاسلام مهدی رستمی محقق، نویسنده و پژوهشگر زرتشت باستانگرایی صحبتی داشتیم در این
باره که در ادامه حاصل این گفتوگو را میخوانید.
سوال: پیشینه نوروز و ارتباط آن با آیین زرتشت را
بفرمایید؟
پاسخ: طبق
سنت ایرانی، جشن نوروز به دوران جمشید برمیگردد. چنان که بسیاری از جمله حکیم
ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه مینویسند که جمشید (پادشاه سلسله پیشدادی که چند
هزار سال پیش از زرتشت زندگی میکرد)، تختی برای خود ساخت و آن را به گوهر آراست و
مردم را برای دیدنِ آن گرد آورد. آن روز، همان جشنِ نوروز شد که در روز نخستِ ماه
فروردین رخ داد: «سر سال نو هرمز فرودين / بر آسوده از رنج روى زمين».
ابوسعید
گردیزی، مورخ ایرانی قرن هم مینویسد که نوروز مربوط به جمشید است و حکمت آن از
این قرار است که او در این روز، سیاهپوستان را شکست داد و آنان را غارت کرد.[1]
پس نوروز
یک جشن پیشازرتشتی است. اما قابل توجه آن که در اوستا (کتاب دینی زرتشتیان) هیچ
ذکری از نوروز نشده است. چنان که مری بوییس (Mary
Boyce) ایرانشناس انگلیسی مینویسد:
Nowruz is not, however, referred to in the small corpus
of Old Avestan texts attributed to Zoroaster, nor does its name occur in the
Young Avesta… Although Nowruz is not mentioned in the surviving Young Avestan
texts.[2]
البته
زرتشتیان نیز نوروز را جشن میگرفتند و میگیرند، اما حقیقتاً این جشن، ریشه در دین
زرتشتی نداشته و ندارد. شوربختانه زرتشتیان، به دلایل مختلف (از جمله نقص در
گاهشماری)، جشن نوروز را با انحرافات و تحریفاتی همراه کردند. برای نمونه نوروز را
گاهی در پاییز، گاهی در تابستان و گاهی در بهار برگزار میکردند.[3] یا نوروز را تبدیل به جشن ستایش آتش و اَشَوَهیشتَه
(که به نظر میرسد نام یک جن بوده) کردند.[4]
لیکن بسیاری از این انحرافات، در دوران اسلامی مرتفع شد. چنان کنه امروزه تقریبا هیچ
یک از مردم ایران، چنین اعتقاداتی درباره نوروز ندارد.
سوال: احادیث نوروز تا چه میزان اعتبار دارد و برخورد
اسلام با نوروز به چه شکل بوده است؟
پاسخ: درباره
نوروز، احادیثی وارد شده است. برای نمونه مُعَلّی بن خنیس از امام صادق (علیهالسلام)
روایت میکند که فرمود: نوروز، روزی است که خداوند از بندگانش پیمان بندگی گرفت،
روزی است که کشتی نوح، بر خشکی قرار گرفت... نوروز، روزی است که علی (علیه السلام)
در غدیر خم به ولایت و جانشینی پیامبر برگزیده شد. هیچ نوروزی نیست، مگر اینکه در
آن روز، در پی فرج هستیم. عجم آن را حفظ کرده، و شما آن را ضایع کردید.»[5] البته برخی
مایل به این هستند که از جهت سند بر این روایات، ایراداتی وارد کنند، حال آنکه
اولاً اسلام، برخی از رسوم عصر جاهلیت عرب را امضاء کرده است (همچون ممنوعیت جنگ
در ماههای حرام)، شاید بتوان با تنقیح مناط، بگوییم که نوروز هم جزو سنتهای نیک
است و ضرورتی ندارد که بگوییم اسلام با آن مخالف است. ثانیاً برخی از این روایات،
از جهت مضمون صحیح هستند و نیازی به بررسی سندی نیست. مثلاً روایتی از امام صادق
(علیه السلام) که فرمودند «أَنَّ يَوْمَ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي
أَخَذَ فِيهِ النَّبِيُّ ص لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع الْعَهْدَ بِغَدِيرِ خُم.[6] نوروز، روزی
است که پیامبر در غدیر خم از مردم برای امیرالمؤمنین عهد و پیمان گرفت»، چنین
حدیثی از جهت تاریخی درست است. یعنی 18 ذی الحجة سال 10 هجری مصادف با 28 اسفند
بود و اگر روایات تاریخی را مبنی بر اینکه واقعه غدیر خم، 3 روز به طول انجامید،
در نظر بگیریم، آن گاه درخواهیم یافت که نوروز، سالروزِ شمسیِ عید غدیر است. علامه
شعرانی هم از زیج محمد شاه هندی، تقارن روز غدیر و نوروز را استخراج کردند.[7]
از دیگر
احادیث درباب نوروز، حدیثی است که در کتب شیعی آمده که امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«هنگامیکه نوروز شد، غسل کن و لباس پاکیزه بپوش و خودت را خوشبو ساز و آن روز را
روزه بدار».[8]
همچنین علما میفرمایند
که غلبه حضرت موسی (علیه السلام) بر ساحران فرعون، در نوروز رخ داد. قرآن میفرماید
که ساحران فرعون در میقاتِ روزی معیّن در برابر موسی (علیه السلام) ایستادند: «فَجُمِعَ
السَّحَرَةُ لِمِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ».[9]
قرآن میفرماید آن میقاتِ روز معیّن، همان روز زینت بود: «مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ
الزِّينَةِ وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى.»[10]
و مفسرین گفتهاند که روز زینت، همان نوروز است. به عبارتی، قرآن، نوروز را «یوم
الزینة» نامیده و این سالروز خورشیدیِ پیروزی موسی (علیه السلام) بر ساحران است.[11]
روایت
دیگری هم در کتاب «مَن لا یَحضُرُه الفقیه» اثر شیخ صدوق (که از اندیشمندان ایرانیِ
شیعه بود) و بیش از هزار سال قدمت دارد، آمده که جمعی از ایرانیان خدمت مولا علی
(علیه السلام) رسیدند و برای ایشان هدیهای آوردند. امیرالمؤمنین از ایشان پرسیدند
که این هدیه به چه مناسبت است؟ (چون امیرالمومنین در زمان خلافت، از پذیرفتنِ هدیههایی
که از آن بوی رشوه میآمد پرهیز میکردند و به همین خاطر از مناسبت و دلیلِ هدیهها
پرسش میکردند). ایرانیان پاسخ دادند که این هدیه به مناسبت نوروز است و ما ایرانیان
در نوروز از روی دوستی، به یکدیگر هدیه میدهیم. امیرالمؤمنین هدیه را پذیرفتند و
در پایان گفتند: «اصْنَعُوا لَنَا كُلَّ يَوْمٍ نَيْرُوزا.[12] هر روز را
نوروز قرار دهید» و نیز در حدیثی دیگر آمده که امیرالمومنین فرمودند: «نَيْرُوزُنَا
كُلُّ يَوْمٍ.[13] هر روزمان
نوروز».
سوال: براساس منویات امامین انقلاب شیوه مواجهه با
نوروز را در جمهوری اسلامی بفرمایید؟
پاسخ: امامین انقلاب نوروز را گرامی میداشتند. هم از این
جهت که روز تجدید حیات طبیعت است و هم شاید از این جهت که در روایات منسوب به اهل
بیت از نوروز به نیکی یاد شده است. در صحیفه امام، موارد متعددی از تبریک و گرامیداشت
نوروز را شاهدیم. رهبر معظم انقلاب نیز که هر ساله، نوروز را به مردم ایران تبریک
میگویند. علاوه بر این، ایشان دیدگاهی قابل توجه به نوروز دارند. ایشان ایشان در
نخستین روز سال 1394 در اجتماع زائران حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در
مشهد مقدس، با اشاره به سابقه تاریخی نوروز، مراسم نوروز کنونی را «ابتکار زیرکانه
اسلامی» خواندند و فرمودند: «نوروز باستانی، نوروز پادشاهان و فرصتی برای سلاطین و
حکام مستبد بود تا شکوه و عظمت ظاهری خود را به رخ ملتها بکشانند. اما ایرانیهای
مسلمان به طرز زیرکانه ای این نظم و قالب را به نفع خود تغییر دادند.» ایشان فرمودند:
«نوروز امروز، نوروز باستانی نیست، بلکه نوروز ایرانی و نوروز ملت مسلمانی است که
از قالب این مراسم توانسته برای خود سرمایهای برای حرکت به سمت اهداف معنوی فراهم
کند.»
سوال: در پایان اگر نکته قابل اشارهای است بفرمایید
پاسخ: در سالهای
گذشته، برخی جریانها از جمله باستانگرایان و برخی روشنفکرنمایان همیشه سرگردان،
از سر کجفهمی یا عناد، تلاش کردند که نوروز را برای خود مصادره کنند. مثلاً به
جای قرآن، شاهنامه بر سفره هفتسین میگذارند. هرچند این سفره هفتسین، اصالت
تاریخی ندارد، چنان که شاهپور شهبازی از پژوهشگران نامدار در عرصه تاریخ باستان، که
هفت سین، یک چیز قدیمی نیست. بلکه شواهد نشان میدهد یک مسئله جدید است:
Indeed, all indications suggest that the haft sin as we
know it is not old.[14]
به هر حال
مقصود اینها این است که بگویند ما قرآن را قبول نداریم، شاهنامه را قبول داریم!
حال آنکه خود فردوسی در شاهنامه میگوید که من بنده اهل بیت پیامبر هستم و راه
رستگاری در تبعیت از محمد و آل محمد (علیهم السلام) است:
منم بنده
اهل بیت نبی، ستاینده خاک پای وصی
اگر چشم
داری به دیگر سرای، به نزد نبی و وصی گیر جای
گرت زین
بد آید گناه من است، چنین است این رسم و راه من است
برین زادم
و هم برین بگذرم، چنان دان که خاک پَی حیدرم
یا گاهی
دیده میشود که به جای قرآن، دیوان حافظ بر سفره میگذارند. حال آنکه حافظ از این
جهت حافظ نامیده شد که حافظ قرآن بود! و میگفت:
حافظا در
کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بُوَد
وِردَت دعا و درس قرآن غم مخور
به نظر
میرسد که میبایستی حساسیت بیشتری بر رفتارهای ضد عقلی و ضد فرهنگی برخی
روشنفکرنماها داشته باشیم. بیدار باشیم و به خوبی مرزبانی کنیم.
[1]. ابوسعید گردیزی،
زین الاخبار (تاریخ گردیزی)، تحقیق عبدالحی حبیبی، تهران: دنیای کتاب، 1363، ص
514-515.
[2]. Mary Boyce. NOWRUZ i. In the Pre-Islamic
Period, Encyclopædia Iranica, Last Updated: November 15, 2009.
[3]. مری بویس،
زرتشتیان آداب و باورهای دینی آنها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: نشر ققنوس، 1391، ص
20-59-160-136
[4]. مری بویس،
همان، ص 59.
[5]. شیخ حر عاملی،
وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت، 1409 هجری قمری، ج 8، ص 172-174.
[6]. شیخ حر عاملی،
همان.
[7]. محمدرضا شریفی،
تقارن تاریخی غدیر خم با نوروز، مرکز غدیرستان کوثر نبی(ص)،1390، ص12-14
[8]. «فِي يَوْمِ
النَّيْرُوزِ قَالَ إِذَا كَانَ يَوْمُ النَّيْرُوزِ فَاغْتَسِلْ وَ الْبَسْ
أَنْظَفَ ثِيَابِك» شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت، 1409 هجری
قمری، ج 3، ص 335.
[9]. شعراء/38
[10]. طه/59
[11]. نعمت الله
جزائری، النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی
نجفی، 1404 هجری قمری، ص 252.
[12]. شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته
به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1413 هـ ق، ج 3، ص 300؛ فيض كاشانى، محمد محسن،
الوافی، اصفهان: كتابخانه امام أمير المؤمنين على عليه السلام، 1406 هـ ق، ج 17،
ص 372؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشيعة، قم: مؤسسة آل البيت، 1409 هـ ق، ج 17، ص 288.
[13]. همان.
[14]. A. Shapur
Shahbazi, "HAFT SIN", Encyclopædia Iranica. Last Updated: March 1,
2012. Vol. XI, Fasc. 5, pp. 524-526