فرقه نیوز-بخش مسیحیت تبشیری، بارها درباره نسبت اعتقادات مسیحیت باعقل سخن به میان آمده است. این مسئله در چند سده اخیر و با گسترش مباحث عقلانی و فلسفی در جهان بیشازپیش دیده میشود و در غرب مسیحی بارها از نسبت عقل و دین سخن به میان آمده است.
مشاهده میکنیم که تحریف در دین الهی حضرت عیسی علیهالسلام و به وجود آمدن اعتقاداتی عقل ستیز مانند خدا دانستن عیسی مسیح و نیز اعتقاد به تثلیث که در تضاد جدی باعقل قرار دارند؛ همواره مشکلاتی را برای کلیسا و جامعه دیندار مسیحی پدید آورده است. این مسئله همچنین باعث شده که دینستیزان در غرب همواره دین را مسئلهای ضد عقل و بهنوعی ساخته ذهن بشر و خرافی معرفی کنند.
در حقیقت ضد عقل بودن محوریترین آموزههای مسیحیت باعث شد تا دینداری در غرب مسیحی با نوعی بحران مواجه شده و دشمنان دین زبانشان درازتر از همیشه در نقد دین باشد.
برخی نیز بروز و ظهور بیشازپیش اندیشههای ضد دینی در غرب ازجمله آتهئیستها را محصول همین ضعفهای بنیادین مسیحیت در آموزههای اعتقادی میدانند.
جنبه مخالفت مسیحیت باعقل بسیار روش و آشکار است تا جایی که برخی از اندیشمندان مسیحی نیز به آن اعتراف دارند. برای نمونه مارتین لوتر مسیحی پروتستان میگفت: «تمام موارد ایمان مسیحی که خدا بر ما مکشوف ساخته است در ترازوی عقلْ ممتنع، بیمعنا و نادرستاند......یا اینکه مسیح فرزند خدا در رحم مریم عذرا جای میگیرد از او تولد مییابد به سن پیری میرسد و سرانجام با درد و رنج بر روی صلیب جان بسپارد؟ عقل بزرگترین دشمن ایمانمان است»[1]
جالب اینکه برخی از افراد در طول تاریخ به علت همین ویژگی عقل ستیزی مسیحیت از این دین جداشدهاند . یکی از جداشدگان از مسیحیت میگوید : «.... و علت مسلمان شدن من این است که سالها و سالها بود که نمیتوانستم قبول کنم یکی از هم نوعان من و فردی مانند خود من که از شکم مادری زاییده شده خدای من باشد اما کلیسا و کشیشان اصرار داشته و دارند و این مسئله نا پذیرفتنی را به مغز امسال من فروکنند که مسیح خداست. ولی من همواره خدا را خدا میدانستم و مسیح را بنده خدا.»[2]
این در حالی است که در ادیان دیگری مانند اسلام عقلانیت و منطق در کنار مباحث دینی و عرفانی به هم گرهخورده و اصول دین موضوعاتی کاملاً منطقی و عقلانی به شمار میرود. بنابراین نمیتوان دین را بهطور کل در تضاد با عقلانیت دانست ؛ بلکه این از ویژگیهای مسیحیت تحریفشده است که در تضاد باعقل هست و عقل را بهنوعی دشمن ایمان برمیشمارد.
شهید مطهری(رحمه الله) در سخنان خود پیرامون مسیحیت و رفتارهای کلیسا به این مسئله اشاره نموده و از واژه «منطقه ممنوعه» در مسیحیت استفاده میکنند و بیان میکنند که مسیحیت برخلاف اسلام در اصول دین منطقه ممنوعه ایجاد نموده و افراد را از تفکر در اصول دین بازمیدارند. ایشان میگویند:
«اینکه اصول دین باید تحقیقی باشد نه تقلیدی و یا تحمیلی، تزی است که اسلام طرفدار آن است؛ برخلاف مسیحیت که اصول دین را برای عقل، «منطقه ممنوعه» اعلام کرده است.. »[3]