به گزارش فرقه نیوز، کتاب در پس غبار روایتی به قلم محسن فامیلزرگریان داستانی از درون گروهک منافقین است که چندی پیش و همزمان با ایام عملیات مرصاد توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
این نوشتار، گامی است برای شناخت فرقهای موسوم به گروهک منافقین که از سر تکلیف و با مطالعه مستندات موجود و مصاحبه با رهایی یافتگان از بند اشرف، گردآوریشده و غالب اتفاقات آن برگرفته از داستانهای واقعی رخداده در سازمان و در پادگان اشرف است.
هدف این کتاب آشنایی مخاطب خصوصاً نسل جوانی است که جنایات منافقین را ندیده یا از واقعیات آن آگاهی کافی ندارد.
این داستان با بیان واقعیاتی مستند، خواننده را با حقایق باورناپذیری آشنا میکند که ضمن تبیین رفتار فرقهگرایانه سازمان، آلام فریبخوردگان دربند این فرقه را به تصویر کشیده و چرایی تحمل آنهمه حقارت، تحقیر و تخریب از طرف اعضای فرقه را توجیه خواهد کرد.
این کتاب در ۲۳ فصل میکوشد تصویری تازه از آدمهایی ارائه کند که در بند یک ایدئولوژی کور، آرمانهایی پوچ را دنبال و زندگی خود (و دیگران) را تباه کردند.
در قسمتی از کتاب می خوانیم:
در یک لحظه، تمام دنیا بر سر سارا آوار شد. نفسش گرفت. رنگ صورتش چون مردگان از گور درآمده، پرید. زانوانش سست شد و بی اختیار نشست. وارفته، تکیه بر صندلی داد و بی هیچ کلامی، گوش به سخنان مبهمی داد که هیچ از آنها نمی فهمید. انگار، سعید می خواست تا به او بفهماند که تو، همان دخترِ زهره ای؛ دختری که هجده سال پیش، به یک زوج هلندی فروخته شده است.
آیا به حقیقت او همان دختر است؟ از حیث قیافه که بسیار شبیه به زهره است اما... یاد لحظه ای افتاد که عکس زهره را در دست داشت. احساسی عجیب، بندبند وجودش را در برگرفت.
احساس قرابت و نزدیکی؛ حس خوش آرامش؛ چنان که گویی، عکس مادر خود را در دست دارد و به سینه می چسباند؛ اما ... اما این غیرممکن است! او فرزند جیکوب راشل و هلندی زاده اصیلی است که با عشقِ به کشورش هلند، بزرگ شده و هیچ کجای جهان را چون موطن خود نمی داند.
شاید فرزند زهره، دختر دیگری باشد که ازقضا، او نیز چون سارا، ساکن همین شهر است و چه خوب خواهد بود که اگر با سعید همراه شود و او را بیابد؛ ولی... ولی کدام دختر است این چنین هم قیافه با زهره؟ (ص. ۲۳ و ۲۴).
در پس غیار نوشتۀ محسن فامیلزرگریان در ۳۲۷ صفحه با شمارگان هزار نسخه به تازگی از سوی انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.