فرقه نیوز: بنا به تصریح آیات قرآن کریم قدرت های استکباری همواره در روی زمین به ایجاد فساد و تباهی و نابودی نسل انسان، اشتغال ورزیده و به این ترتیب راه رشد و کمال و سعادت بشر را مسدود می کرده اند
در آیات قرآن « استکبار » به صورت صفت « عام » به همه کافران در هر عصر و زمان اطلاق می شود(1) و همین خوی و خصلت خطرناک و برانگیزاننده ستم و تعدی به صورت « خاص » از مشخصه های بارز قوم یهود به شمار می رود.(2)
قوم یهود که امروز در چهره صهیونیسم بین الملل ظاهر گردیده و در هیات های حاکمه « اسرائیل » و « آمریکا » ظلم و فساد و قتل و جنایت در گستره جهان را برنامه ریزی و سامان دهی می کند از ابتدای بعثت رسول گرامی اسلام به تحرکات مخرب ضد انسانی برای نابودی اساس این دین مبین و هویت و موجودیت مسلمانان پرداخت .
همین تحرکات در دوره رسالت حضرت عیسی (ع) نیز به شدت تداوم داشت و از آنجا که این قوم فاسد با « حق » در هر عصر و با هر چهره و در هر تجلی رفتاری توسط پیامبران الهی و پیروان صدیق آنان عناد و دشمنی می ورزیده اند تعقیب و تهدید و تعدی و کشتار و ستم از عملکردهای طبیعی آنان محسوب می گردیده است .
حضرت عیسی مسیح (ع) همچون همه پیامبران الهی از رسالت بزرگی برای مبارزه با قدرت های استکباری برخوردار بود و این مسئولیت در کنار سایر وظایف و مسئولیت هایی که تحقق آنها تعالیم و ارزش های والای آئین حق را در میان مردم گسترش می داد نه تنها از اجزای مهم دین که زمینه ساز اصلی تحقق احکام و قوانین الهی محسوب می گردد زیرا ترویج دین در میان توده های مردم بستر و شرایط مساعد و مناسب می طلبد و این مهم در حالی که سران کفر و شرک و نفاق با عوامل پیدا و پنهان خود به تبلیغات ضد الهی در جامعه می پردازند و به ایجاد انحراف در افکار عمومی اهتمام می ورزند و دام های تشکیک و تردید می گسترند و به طور مستقیم و رویاروی با پیامبران و یاران وفادارشان به تقابل نظامی و خونین می پردازند قابل تحقق نمی باشد و با مبارزه پیامبران با قدرت های استکباری این زمینه ها مساعد می گردد.
حضرت عیسی (ع) بنا به رسالت استکبارستیزی خود از جانب سران قوم یهود تحت تعقیب قرار گرفت و اصحاب فداکارش که « حواریون » نام داشتند در راه مبارزه با رهبران یهود رنج ها و شکنجه ها و محرومیت های فراوانی را تحمل نمودند و برخی از آنان را در دیگ های روغن داغ شده انداختند بعضی را سنگسار کردند برخی را از عمارت های بلند به پائین افکندند و هر یک را به نحوی به خاک و خون کشیدند . (3)
حضرت عیسی (ع) نیز توسط عوامل وابسته به استکبار یهود تحت تعقیب قرار گرفت و اگرچه محل اختفای او توسط یکی از حواریون خودفروخته و تطمیع شده به نام « یهودای اسخریوطی » (4) برای یهودیان معلوم و مشخص گشت و آنها مدعی شدند که او را دستگیر کردند و به صلیب آویختند لکن بنا به تصریح قرآن کریم امر بر آنان مشتبه شد و یقینا عیسی (ع) را نکشتند بلکه خداوند متعال او را به سوی خود بالا برد : « و ما قتلوه و ما صلبوه و لکن شبه لهم … بل رفعه الله الیه »
« او را نکشتند و به صلیب نیاویختند و امر بر آنها مشتبه گردید ….. و خداوند او را به سوی خود برد . » (5)
رسالت بزرگ حضرت عیسی مسیح (ع) در مبارزه با قدرت های استکباری توسط دستگاه کلیسا که مدعی تداوم راه مقدس این پیامبر الهی می باشند نه تنها تعقیب و تبعیت نشد که در نقطه مقابل تشکیلات وسیع کلیسا با تمام قدرت و توان و ابزار و امکانات فراوان در خدمت قدرت های استکباری که امروز آمریکای جنایتکار چهره بارز آن می باشد قرار گرفت و به جای حمایت از مظلومان در سرکوبی و اسارت و اضمحلال محرومان و ستمدیدگان جهان کوشید!
انحراف دستگاه کلیسا از رسالت حضرت عیسی (ع) امروز به طور مشهود در تعامل نزدیک و همکاری صمیمانه پاپ و عوامل او با سران قدرت استکباری آمریکا جلوه و نمود دارد و آزادگان جهان به وضوح می بینند که مدعیان طرفداری از حضرت مسیح (ع) به طور عینی و عملی در نقطه مقابل اهداف و آرمان های والای این رسول الهی حرکت می کنند.
در اندیشه های حضرت امام خمینی ضمن تصریح به رسالت عظیم حضرت عیسی بن مریم (ع) در مبارزه با ظلم و ستم قدرت های استکباری از انحراف و تسامح دستگاه کلیسا و رهبران مسیحیت غرب در مخالفت با عملکردهای ظالمانه آمریکا به شدت انتقاد می شود.
حضرت امام خمینی در رهنمود ذیل ابتدا از مسئولیت و شیوه حضرت عیسی (ع) در جانبداری از مظلومان و معارضه با ظالمان و ضرورت تبعیت مدعیان پیروی از او از این وظیفه و روش یاد می نماید :
« هر کس که دنباله مسیح باشد باید حامی مظلومان باشد و باید با ابرقدرت ها مقابله کند همان طوری که کسی که تابع مذهب اسلام است باید با ابرقدرت ها مخالفت کند و مظلومان را از زیر چنگال این ها بیرون بیاورد.»(6)
حضرت امام خمینی به ملت مسلمان ایران و ظلم و ستم هایی که از جانب رژیم دست نشانده پهلوی به او رفت و سال های مدید و طولانی در شرایط سخت و ظلمت زای استبداد و استعمار و خفقان شدید به سر برد و با تحمل اسارت های سخت و دادن کشته های فراوان مسیر پر فراز و نشیب استقلال و آزادی را طی نمود اشاره می نماید و از این که در طول این دوران سیاه و تحمیل شده از جانب قدرت های استعماری انگلیس و آمریکا هیچ میانجیگری و حمایتی از جانب دستگاه جهانی کلیسا نشد انتقاد می نماید و فرستاده پاپ را به تامل و تفکر وامی دارد : « جمعیت ایران که پنجاه سال است در زیر یوغ استعمار و فشار خصوص آمریکا و اخیرا فشار خصوص آقای کارتر هستند و گوش میلیون ها جمعیت مستضعف انتظار نوازشی از مقام روحانیت پاپ داشت نوازش پدرانه ای که لااقل استفسار از حال این مستضعفین باشد و نسبت به مستکبرینی که به این ها ظلم شده است و در زیر فشار بودند هشیاری داده شده باشد میانجیگری شده باشد بین ملت های مستضعف و آن ابرقدرت ها که خودشان را مسیحی معرفی می کنند و گوش ما همچو ندای روحانی ای را نشنیده است تا حالا. چه شده است که ما پنجاه سال کشته دادیم کشته های دستجمعی در حبس بودیم حبس های غیرانسانی که بهترین افراد این ملت را در آنجا شکنجه های غیرانسانی می دادند و یک میانجیگری در کار نبود و آقای پاپ اعظم به فکر این نیفتادند که از این ملت مستضعف پشتیبانی کنند ! » (7)
حضرت امام خمینی خطاب به نماینده پاپ که برای حفظ مطامع و منافع ضد انسانی آمریکا به ایران آمده بود و همچون همیشه تاریخ در مواقع ضربه پذیری قدرت های استعماری در اثر حرکت های رهایی بخش ملت های مسلمان و آزاده این سفیران غنوده در آغوش ظلم و ستم دنیای استکبار به واسطه گری برای احیای ستم و تداوم تعدی و تجاوز ستمگران می پردازند متذکر می شود که « پاپ » باید ملت های غربی و پیرو حضرت عیسی (ع ) را بیدار کند و عملکردهای فاسد و تباه رهبران کنونی آمریکا و غرب را به آنان بنمایاند و به اعتراض و انتقاد علیه این جنایتکاران تاریخ ترغیب سازد. همچنین حضرت امام خمینی به این حقیقت بزرگ و انکارناپذیر تصریح می نماید که اگر امروز حضرت مسیح (ع ) در میان ما و در جهان معاصر حضور داشت به طور قطع در نجات و رهایی مظلومان می کوشید و به مقابله با قدرت استکباری آمریکا اهتمام می ورزید :
« آقای پاپ باید به فکر ملت مسیح باشد به فکر همه ملت های مستضعف باشد به فکر آبروی مسیحین باشد. این طور اشخاصی که به اسم مسیح دارند یک همچو کارهای خلاف مسیر مسیح را انجام می دهند آقای پاپ باید اعلام کنند. به ملت آمریکا اعلام کنند به همه ملت مسیحیین اعلام کنند و این جنایات را بشمارند و این ها را معرفی کنند به ملت هالله شما ملت مسیح را نجات بدهید. نجات به این است که این اشخاصی که در ممالک بزرگ به اسم مسیح و به اسم مسیحیت این جنایات را می کنند این برای مسیح علیه السلام خوب نیست و مسیحیین مشوه می شود وجهه شان . و من به شما آقای پاپ عرض می کنم که اگر عیسی مسیح امروز بود کارتر را استیضاح می کرد. اگر عیسی مسیح بود ما را از چنگال این دشمن خلق و دشمن بشر نجات می داد و شما نماینده ایشان هستید و شما باید همان کاری که مسیح می کند بکنید . » (8)
حضرت امام خمینی علاوه بر این بیانات و مشابه آن در پیام مکتوب به پاپ به صراحت خطاب به او چنین می فرماید : « من از جنابعالی با نفوذ معنوی که بین ملت مسیح دارید می خواهم که دولت آمریکا را از عواقب ستمگری ها و زورگویی ها و چپاول گری ها بترسانید… و نصیحت کنید که با موازین انسانی با ملت هایی که می خواهند استقلال مطلق داشته باشند و وابسته به هیچ قدرتی در جهان نباشند رفتار کند و از تعلیمات حضرت مسیح سلام الله علیه پیروی نماید . » (9)
حضرت امام خمینی دستگاه کلیسا و رهبران مسیحیت را به آنچه از عملکردهای جنایت بار آمریکا در کشورهای دیگر صورت گرفته و می گیرد نیز هشدار میدهد و یکی از مهم ترین وظایف و مسئولیت های پاپ را به موعظه و اعتراض به سران استکبار برای خودداری از تعدی و تجاوز به کشورهای محروم جهان و دفاع از مظلومان و محرومان فرا می خواند. حضرت امام این خطاب و عتاب را به شکل استفهام و به صورت ذیل مطرح می نماید :
« پاپ … از این مظالمی که الان در دنیا واقع میشود و با دست رئیس جمهور آمریکا واقع می شود و قبلا شد و به دست روسای جمهور واقع شد ایشان بی اطلاع هستند ! ایشان می دانند در فلسطین و لبنان و ویتنام و سایر جاها چه می گذرد و از کی این مظالم واقع می شود ! …ما این سئوال را داریم که چرا سکوت در مقابل ظلم این دستور حضرت مسیح هست ! چرا واگذار کردند ابرقدرت ها را به حال خود تا هر چه جنایت می خواهند بکنند و هر چه مظلومان را می خواهند از بین ببرند … چرا آقای پاپ مظلومین را محکوم می کنند برای ارضای ظالم ها !(10)
با نظر به آنچه مطرح گردید و با توجه به آنچه در دنیای امروز شاهد وقوع آن می باشیم به نتایج ذیل دست می یابیم :
۱ ـ « استکبار » که احساس علو و برتری در زمین و تعارض با حقایق و دور داشتن مردم از راه خدا با هموار نمودن بیراهه های باطل می باشد خوی همه قدرت های متفرعن و حق ستیز در همه اعصار و در گذشته و حال است .
۲ ـ اصل مقابله با قدرت های استکباری خاستگاهی چون تعالیم قرآن و سایر کتب آسمانی دارد و از وظایف و مسئولیت های محوری و بنیادین همه پیامبران الهی محسوب می شود که در دوره های حیات و فعالیت های اجتماعی و سیاسی آنان به طور دقیق به مرحله عمل در آمده است .
۳ ـ مقابله با ظلم و ظالمان در هر چهره و نمود به ویژه با فرعون های زمان یعنی سران اصلی استکبار و رهبران فاسد و ملحد نظام های سیاسی و حکومتی جهان امروز نیز به صورت وظیفه و مسئولیت اصلی و محوری برای تداوم دهندگان راه پاک انبیای الهی و به شکل تلاش های علمی و عملی ضرورت می یابد.
۴ ـ دستگاه کلیسا و رهبران مسیحیت غرب برخلاف آن که خود را مدعی طرفداری از حضرت عیسی (ع) می دانند و تداوم دهندگان راه او در تحقق عملی دستور و سیره و روش آن رسول الهی در تقابل و تعارض با ظلم و استکبار به شدت قصور می ورزند. اینان نه تنها به تحقق عملی این اصل و سیره تسامح و غفلت روا می دارند که حتی از موعظه و ارشادهای لسانی و اعتراض و انتقادهای زبانی علیه عملکرد قدرت های استعماری امتناع می ورزند!
۵ ـ رهبران کلیسا تا آنجا به انحراف افتاده اند و از تعالیم حضرت مسیح (ع) فاصله گرفته اند که به محکوم کردن مظلومان و ستمدیدگان می پردازند تا از این طریق اهداف و مطامع ظالمان و مستکبران را محقق گردانند و زمینه ساز بسط سیطره آنان بر کشورهای محروم جهان شوند! تعامل نزدیک و مستمر رهبران مسیحیت با سران استکبار و هیات های حاکمه دنیای غرب و تشریک مساعی با آنان در فرو خواباندن آتش خشم ملت های استعمارزده جهان که خواهان استقلال و حفظ ثروت های ملی و جلوگیری از تهاجم نظامی و سلطه فرهنگی و اقتصادی بر سرزمین خویش میباشند بر آزادگان جهان پنهان و پوشیده نیست و از اوج رسوایی دستگاه کلیسا در حمایت از ظلم و ظالمان و سرکوب مظلومان و ستمدیدگان خبر میدهد.
۶ ـ دولت آمریکا و سایر دولتهای استکباری در زیر پوشش پیروی از حضرت عیسی (ع ) و با ادعای دروغین تدین و پایبندی به تعالیم مسیحیت به تحمیق ملت آمریکا و سایر ملل مسیحی جهان می پردازند و با خام و خواب کردن آنان با شعارهای اغواگرانه حمایت از دموکراسی و حقوق بشر و آزادی ملل و صلح و همزیستی جهانی دنیا را به آشوب و جنگ می کشند واز تحقق استقلال ملتها و کشورها جلوگیری به عمل می آورند. شگفت انگیز است که آمریکای جهانخوار نه تنها برای نیل به اهداف نامشروع و ضد انسانی خود دستگاه کلیسا و رهبران مسیحیت را به خدمت درآورده است که حتی مجامع و سازمان های بین المللی و به ظاهر مستقل همچون سازمان ملل متحد را در چنبره خویش گرفته است و همچون عروسکهای خیمه شب بازی به حرکات و رفتارهای متناسب با سیاست های خود در می آورد و اینچنین است که دنیای غرب با همدستی و همیاری « پاپ » و « قیصر » در مسیر ضلالت و گمراهی و انحطاط کامل قرار میگیرد و اصل استعماری « دین و ایمان را به پاپ و کشیش واگذار و سیاست و حکومت را به پادشاه و قیصر » باردیگر به نفع همه قدرت های استکباری جهان و به ضرر مردم مظلوم و محروم دنیا حوادث و جنایات وحشت زایی می آفریند که تاریخ از ثبت آن شرمنده است .
آیا در این مرداب متعفنی که توسط دستگاه کلیسا در مسیر بشر قرار داده شده است و خطر فرو رفتن و هلاکت انسان غربی قطعی و حتمی می باشد راهی جز گرایش واقعی ملت آمریکا و سایر کشورهای غربی به تعالیم حیاتبخش حضرت عیسی مسیح (ع ) باقی خواهد ماند این تعالیم چنانچه از تثلیث و تحریف منزه گردد همان توحید ناب و زلالی است که همه پیامبران الهی مامور دعوت به آن بودند.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
پاورقی :
1 ـ سوره جاثیه (۴۵ ) آیه ۳۱
2 ـ سوره بقره (۲ ) آیات ۸۳ تا ۱۰۱ ـ در این آیات به وضوح و صراحت ماهیت استکباری قوم یهود نمایانده شده است و شکستن عهد و میثاق های الهی و مخالفت با احکام و قوانین آسمانی و سرپیچی از فرامین و خط مشی حضرت موسی (ع ) و عناد و دشمنی با تعالیم حضرت مسیح (ع) و مقابله با پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از جلوه های این خوی شیطانی معرفی گردیده است .
3 ـ تاریخ انبیا سید هاشم رسولی محلاتی دفتر نشر فرهنگ اسلامی ص ۷۶۲
4 ـ همان منبع ص ۷۶۳
5 ـ سوره نسا (۴) آیات ۱۵۷ و ۱۵۸
6 ـ سخنان امام خمینی در دیدار با « اسقف کاپوچی » نماینده ژان پل دوم ۵۹ ۵ ۱۲ صحیفه امام ج۱۳ص۶۹
7 ـ سخنان امام خمینی در دیدار با « اسقف هانیبال بوگینیتی » فرستاده پاپ رهبر کاتولیکهای جهان ۵۸ ۸ ۱۹ صحیفه امام ج ۱۱ ص ۲۹ و ۳۰
8 ـ صحیفه امام ج ۱۱ ص ۳۶ و ۳۷
9 ـ همان منبع ج ۱۲ ص ۲۳۷
10 ـ همان منبع ج ۱۱ ص ۴۱۰ و۴۱۱
.منبع :اسلام تایمز