پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: در نخستین روز «اردوی تخصصی دشمنشناسی نبرد مقدس» که در مجتمع فرهنگی تربیتی ولایت قم برگزار شد، استاد علیرضا سلطانشاهی در 2 کلاس ابتدایی این اردو با عنوان «شناخت یهودیت» به تشریح ابعاد تاریخی، اعتقادی و رفتاری یهود، ریشههای یهودستیزی، شکلگیری صهیونیسم و ارتباط آن با مسئلۀ فلسطین پرداخت.
استاد علیرضا سلطانشاهی گفت که در نگاه رایج، یهود بهعنوان یک تفکر منحرف یا قومی نژادپرست شناخته میشود که منطق را برنمیتابد و تنها بر عقاید خود پافشاری میکند.
او افزود که این تصویر، ریشه در انحراف بخشی از بنیاسرائیل و پیمان آنان با شیطان دارد و نشان میدهد که این جریان فکری، کل جهان را برای خود میخواهد و ارزشی برای دیگران قائل نیست.
وی ادامه داد که برای رسیدن به درکی دقیقتر باید پرسید «ماهیت واقعی یهود چیست؟» و سپس توضیح داد که در نگاه بیرونی، یهودیت یک دین آسمانی است، زیرا حضرت موسی(ع) با رسالت الهی برای هدایت یک قوم مبعوث شد. با این حال، یهودیان امروزی اغلب خود را یک «قوم» معرفی میکنند و اینجاست که دو نگرش، یکی دینی و دیگری قومی، با هم روبهرو میشوند.
عناصر هویت قومی یهودیان
وی تصریح کرد که مفهوم قوم دارای عناصر مشترک است: تاریخ، آداب و رسوم، زبان، سرزمین و نژاد. به گفته او، عنصر نژاد در یهودیت امروز اهمیت اساسی دارد و همین امر موجب تأکید بر «خلوص خون» و پرهیز از آمیزش با غیریهودیان شده است. او افزود که در متون یهودی، دیگران با عنوان «گوئیم» نامیده میشوند و بهعنوان انسانهای ظاهری شناخته میشوند.
استاد علیرضا سلطانشاهی با اشاره به تحقیقات اسرائیل شاهاک بیان کرد که این تفکر، تقسیمبندی مطلقی میان یهودیان و غیریهودیان شکل داده است.
وی اضافه کرد که شناخت این مبانی برای درک مسئلۀ فلسطین ضروری است.
او گفت که از دید برخی، مسئلۀ فلسطین برای حل «مسئلۀ یهود» ساخته شد. به باور این گروه، اشغال فلسطین و تأسیس دولت اسرائیل راهکاری برای رفع معضل تاریخی یهودیان بوده است. وی یادآور شد که حدود ۱۵۰ سال پیش چیزی به نام مسئلۀ فلسطین وجود نداشت و این بحران با ظهور صهیونیسم گره خورد.
صهیونیسم؛ جنبش ملی یهود
استاد علیرضا سلطانشاهی توضیح داد: صهیونیسم جنبشی ملی است که هدف آن تشکیل دولت یهود و گردآوردن یهودیان جهان در آن است.
او گفت که این جنبش، اسرائیل را ایجاد کرد و مسئلۀ فلسطین را برای جهان اسلام ساخت. این بازگشت بعد از دو هزار سال، پرسشهای مهمی را ایجاد میکند.
وی ادامه داد که بخشی از یهودیان ارتدوکس مانند ناتوریکارتا اعتقاد دارند بازگشت به فلسطین پیش از ظهور ماشیح ممنوع است و این بهانه که بازگشت نتیجه یهودستیزی است، از نظر تاریخی نیازمند نقد است. او تأکید کرد که صهیونیستها روایت کردهاند بازگشت تنها راه رهایی از ظلم بوده است، در حالی که این انتخاب دقیقاً در مقطعی تاریخی با شرایط خاص جهانی رخ داد.
وی گفت که نقطۀ عطف صهیونیسم در «کنفرانس بال» سوئیس در سال ۱۸۹۷ رقم خورد. او افزود که این اندیشه پیش از آن هم در اروپا جریان داشت، اما بال آن را به جنبشی رسمی و سازمانیافته بدل کرد. به بیان او، صهیونیستها روایت میکنند که «ما قومی آواره و ستمدیده بودیم و برای رهایی مجبور شدیم پس از دو هزار سال دولت تشکیل دهیم»، اما پرسش اینجاست که چرا پس از قرنها تحمل، درست در این مقطع تاریخی چنین تصمیمی گرفتند؟
استاد ادامه داد که پاسخ این پرسش نیازمند بررسی روایت یهودیان از «دیاسپورا» یا پراکندگی جهانی آنان است.
روایت پراکندگی و دو ویرانی بزرگ
او با مرور تاریخ بیان کرد که داستان یهود از حضرت یعقوب و دوازده فرزندش در سرزمین کنعان آغاز شد، در دوران حضرت یوسف به مصر مهاجرت کردند و پس از چهارصد سال بردگی، حضرت موسی آنان را بازگرداند.
وی گفت که اوج قدرت یهود در زمان حضرت داوود و حضرت سلیمان بود که معبد اول را ساختند، اما پس از حضرت سلیمان اختلافات قبایل، آنان را به دو پادشاهی جدا کرد.
او افزود که دو ویرانی بزرگ معابد باعث آوارگی گستردۀ یهود شد: نخست حملۀ بُختالنصر پادشاه بابل در ۵۸۶ قبلازمیلاد و دوم حملۀ تیتوس رومی در سال ۷۰ میلادی. این حوادث آغاز پراکندگی بزرگ آنان در اروپا و جهان بود.
نقد روایت رسمی دیاسپورا
وی تأکید کرد که این روایت رسمی همواره باید با علامت سؤال بررسی شود. به گفتۀ او، هنوز روشن نیست چرا بازگشت به سرزمین موعود دو هزار سال طول کشید و چرا در قرون پیشین برای تحقق آن اقدامی نشد.
وی افزود که استعمار و استکبار جهانی در عصر جدید شرایط بازگشت را فراهم کردند و حتی این احتمال وجود دارد که پراکندگی گذشته، حاصل اجبار نبوده و بلکه بر اساس انتخاب و در پی جستوجوی «پول و امنیت» بوده باشد.
او تصریح کرد که یهودیان در طول تاریخ هرجا پول و امنیت را توأمان یافتهاند، همانجا را وطن خود دانستهاند و به همین دلیل، مهاجرترین قوم جهان شدهاند.
وی ادامه داد که همین نگاه باعث شد پس از کشف نفت در خاورمیانه، دوباره به فلسطین بیندیشند و با حمایتهای استعماری، پروژه صهیونیسم را کلید بزنند.
منافع نفتی و پروژۀ استعمار
استاد سلطانشاهی با اشاره به اظهارات «هنری کمپل بنرمن» نخستوزیر اسبق انگلستان گفت که کنترل بر منطقهای که هم آبراههای مهم دارد و هم بزرگترین منابع نفتی جهان، برای غرب ضروری بوده است. او افزود که همزمان، حضور قدرتمند اسلام در این منطقه، تهدیدی جدی برای سلطه آنان به شمار میرفته و همین همپوشانی منافع، همگرایی استعمار و صهیونیسم را شکل داد.
وی افزود که یهودیان بهدلیل اقلیت بودن، کمتر به دنبال حاکمیت آشکار رفتهاند و ترجیح دادهاند پشتپرده و با تسلط بر عناصر قدرت ــ از اقتصاد و سیاست گرفته تا رسانه و فرهنگ ــ نفوذ کنند. به گفتۀ او، شکلگیری صهیونیسم و اسرائیل، در امتداد همین راهبرد تاریخی بوده است.
استاد سلطانشاهی گفت که ادعای مظلومیت تاریخی یهودیان، بیش از آنکه بر واقعیت استوار باشد، یک روایت تبلیغاتی صهیونیستی است. استاد افزود که برای ارزیابی دقیق این ادعا باید رویدادهای منطقی و مستند را بررسی کرد، زیرا با کلیگویی نمیتوان مخاطب را متقاعد کرد.
بار منفی واژۀ «جهود»
وی در ادامه به ریشههای فرهنگی ذهنیت منفی نسبت به یهودیان در ایران پرداخت و گفت که حتی بدون تجربه مستقیم، واژۀ «جهود» بار منفی عمیقی در حافظۀ جمعی مردم دارد. او افزود که این ذهنیت پیش از هر تحقیق یا برخوردی شکل گرفته و بخشی از فرهنگ عمومی شده است.
استاد علیرضا سلطانشاهی اشاره کرد که یهودیان نامهای گوناگونی در کشورها داشتهاند و در ایران، امروز بیشتر بر استفاده از واژۀ «کلیمی» تأکید میکنند. او تجربه شخصی خرید پارچه از فروشندهای یهودی در میدان امام حسین تهران را نقل کرد و گفت که حتی وی از واژۀ «یهودی» یا «جهود» برائت جسته و خود را «کلیمی» معرفی میکرد تا چهرهای متفاوت از یهودیت ارائه دهد.
ریشههای تنفر از یهودیان
وی گفت که در طول تاریخ، عوامل گوناگونی برای ایجاد نفرت یا بدگمانی نسبت به یهودیان وجود داشته است. او افزود که صهیونیستها این پدیده را ناشی از یک خصومت ذاتی و تغییرناپذیر غیریهودیان میدانند، در حالی که این رویکرد، تحلیل دقیق و منصفانهای به شمار نمیآید.
وی توضیح داد که میتوان یهودستیزی را در سه دسته کلی قرار داد: اعتقادی، رفتاری و هدفمند. در این بخش به بررسی دلایل اعتقادی پرداخته شد.
نقش یهودیان در ماجرای به صلیب کشیدن مسیح
او اضافه کرد که در بستر اروپا، یکی از ریشههای اصلی یهودستیزی اعتقادی، اتهام به یهودیان مبنی بر لو دادن و زمینهسازی برای به صلیب کشیدن حضرت عیسی(ع) بوده است. وی به فیلم «مصائب مسیح» اثر مل گیبسون اشاره کرد که بر پایه انجیل متّی ساخته شده و روایت صریحی از این ماجرا ارائه میدهد. استاد گفت که این فیلم با وجود جنجالهای فراوان، فروش بالایی داشت.
وی افزود که حتی برخی خاخامها، بر اساس منابع دینی خود، این اقدام را تأیید کرده و آن را مسئولیت تاریخی «ما و فرزندان ما» دانستهاند. این دیدگاه، به گفته او، از مهمترین عوامل ایجاد شکاف میان مسیحیت و یهودیت بوده است.
استاد سلطانشاهی یکی دیگر از عوامل اعتقادی یهودستیزی را باور یهودیان به «قوم برگزیده» بودن عنوان کرد که انسانها را به دو دسته یهود و غیریهود تقسیم میکند. او توضیح داد که این تفکر، زمینهساز حس غرور و در نتیجه، بدبینی متقابل در جوامع میزبان بوده است.
اتهام خون(Blood lible) و عید فصح
وی به پدیدۀ موسوم به «اتهام خون» اشاره کرد که در آن، یهودیان متهم میشوند در ایام عید فصح از خون کودکان غیریهودی در نان فطیر خود استفاده میکنند. استاد تصریح کرد که خود شاهد این ماجرا نبوده است، اما گزارشهایی، حتی بیانیهای از سازمان جهانی بهداشت، از ابعاد این اتهام خبر میدهد. این ماجرا، به گفتۀ او، قرنها به ستیز با یهودیان دامن زده است.
او افزود که عید فصح، یادآور خروج بنیاسرائیل از مصر است و نان «متصا» یا همان نان فطیر، نماد پرهیز از اختلاط و تداوم هویت یهودی به شمار میآید.
ایشان بیان کرد که این جداییگزینی، در زندگی روزمره نیز دیده میشود، مانند زندگی در محلههای مخصوص که «گتو» نامیده میشوند.
وی مثال زد که در شهرهایی چون تهران، اصفهان و مشهد، محلههای یهودینشین شکل گرفته و به تدریج، دیواری نامرئی میان جوامع ایجاد کردهاند. به گفتۀ او، همراهی این جدایی اجتماعی با باور به برگزیدگی، ناخشنودی را در میان مردم بومی افزایش داده است.
دلایل رفتاری یهودستیزی
وی گفت که افزون بر عوامل اعتقادی، الگوهای رفتاری برخی جوامع یهودی نیز در تشدید نفرت نقش داشتهاند. او به پولمحوری یا پولپرستی اشاره کرد که در فرهنگ و ادبیات اروپایی قرون گذشته بازتاب داشته است. استاد توضیح داد که فعالیت گستردۀ یهودیان در امور ربوی، بهویژه در زمانی که مسیحیان و مسلمانان از ربا پرهیز داشتند، موجب نفرت از یهودیان شده است.
او به دیدگاه ورنر سومبارت در کتاب «یهودیان و زندگی اقتصادی نوین» اشاره کرد که سرمایهداری را تا حد زیادی وامدار شبکههای یهودی میداند.
وی ادامه داد که اسناد تاریخی، حضور خانوادههای ثروتمند یهودی را در تجارت برده بهویژه در آفریقا و آمریکا نشان میدهد.
نمونههای ساختگی از یهودستیزی
استاد تأکید کرد که در کنار این موارد واقعی یا اغراقشده، گاهی هم یهودیان یا جریانهای همسو با آنان، اقدام به ساختن نمونههای نمایشی از یهودستیزی کردهاند تا با جلب توجه افکار عمومی، حمایت سیاسی یا مهاجرت یهودیان به فلسطین را توجیه کنند.
او به انفجارها و آتشسوزیهای مشکوک در محلههای یهودی بغداد و علامتگذاری خانههای یهودیان در دورههای خاص اشاره کرد که بعدها شواهدی مبنی بر دخالت خود شبکههای صهیونیستی در آنها منتشر شد.
ماجرای دریفوس
وی به ماجرای معروف دریفوس در فرانسه پرداخت و گفت که این افسر یهودی ارتش فرانسه به اتهام جاسوسی برای آلمان محاکمه و محکوم شد، در حالی که بعدها بیگناهی او آشکار گردید. استاد افزود که این رویداد، الهامبخش تئودور هرتزل برای تدوین عملیاتی صهیونیسم شد.
هولوکاست؛ واقعیت یا روایت سیاسی؟
استاد در بخش پایانی سخنانش به ماجرای هولوکاست پرداخت. او گفت که روایت رسمی مدعی است شش میلیون یهودی در جریان جنگ جهانی دوم در اردوگاههای نازی، بهویژه با اتاقهای گاز، کشته شدند. وی توضیح داد که این روایت، مبنای اصلی مشروعیتسازی دولت اسرائیل و دریافت میلیاردها دلار غرامت از آلمان بوده است.
او افزود که گروهی از محققان، این روایت را با تردید بررسی کردهاند. برخی از آنان را «انکارکنندگان» و برخی را «تجدیدنظرطلبان» مینامند. این محققان پرسشهایی درباره تعداد قربانیان، کارکرد واقعی اتاقهای گاز و صحت اسناد مطرح کردهاند.
استاد سلطانشاهی در نهایت تصریح کرد که فهم مسئلۀ یهود و صهیونیسم نیازمند بررسی همهجانبه و تاریخی است، از عقاید و رفتارها گرفته تا حوادث ساختگی و واقعی. او افزود که بدون چنین شناختی، تحلیل مسئلۀ فلسطین و واکنشهای جهانی به آن ناقص خواهد ماند.