آنچه که می خوانید بخشی از سخنان این مرجع تقلید است:
دانشگاهي ها تأمل كنند، علمای مملكت دقت كنند و بفهمند، چه خبر است؟! چه غوغاست؟! كسي كه ايران امروز، يك ايالت او بوده، تا برسد به بقيهی امپراطوري روم. شاهنشاهي ايران زير دو پايش بوده، يک مرتبه مردی يهودي جلو آمد و گفت: يا علي، اين زرهت كه در آنجاست مال من است. فرمود: اين زره من است از دستم افتاده. گفت: يا علي، اين زره مال من است.
من دست برنميدارم تا پيش قاضي حاضر شوي. درباره اينها فكر كنيد. امیرمؤمنان علی (علیه السلام) كسي است كه از جهت معنا، ۱۲۴هزار پيغمبر زير پرچم اويند. «آدم و من دونه تحت لوائي». و آن لواء در دست علي بن ابي طالب (علیه السلام) است. از اين طرف هم حكومت دنيا در قبضه اقتدار اوست. با يهودي پيش قاضي آمد. قاضي ديد زره در دست يهودي است. حكم كرد كه زره مال يهودي است.
حالا فكر كنيد قاضي عليه او حكم كرد؛ آن هم به نفع يهودي. اميرالمؤمنين (علیه السلام) زره را به يهودي تحويل داد. يک مرتبه يهودي روي قدمش افتاد. گفت: يا علي، زره مال خودت بود. من همه اين بساط را به راه انداختم كه ببينم اين دين همان ديني است كه موسى (علیه السلام) خبر داده. اين ادعا را به ناحق كردم تو در مقابل مثل مني حاضر شدي به محكمه آمدي. آن هم حكم قاضي را به حسب ظاهرِ اینکه زره در دست من است پذيرفتي. همهی مقصد اين بود كه بدانم تو هماني كه موسي خبر داده كه جانشين خاتمي (صلی الله علیه وآله). أشهد ان لا اله الا الله! روي قدمش افتاد و مسلمان شد.
حضرت زرهش را به او داد. هفتصد درهم هم به او داد. يهودي در غزوهی صفين در ركاب اميرالمؤمنين (علیه السلام) شهيد شد. اين است علي بن ابي طالب! اين منشور حكومتش، اين هم عملش! دنيا كجا ديده بشري كه اقاليم هفت گانه بما تحت افلاكها همه را به او بدهند تا يک پوست جو از دهن يك مورچه بگيرد. هفت اقليم را ببازد و آن پوست جو را از دهن مورچه نگيرد. براي چنین كسي، بشريت بايد عزا بگيرد كه چه کسی بود؟ چه كرد؟ اين زندگي چه بود؟