فرقه نیوز-بخش عرفان های نوظهور، یکی از اهداف استکبار برای مقابله با دین اسلام و مدیریت کردن فضای معنویت خواهی عالم، ایجاد دین نوین جهانی است که دارای شاخصه های مخصوص به خود است. غرب آگاه بود که دین جدید باید عناصر مشترک ادیان را در خود داشته باشد تا مقبولیت جهانی پیدا کند و مردم آن را جایگزینی برای دین اصلی خود بدانند. هم چنین لازم است آموزه هایی سازگار و بلکه مفید به حال نظام سرمایه داری و تمدن جدید داشته باشد، تا بتواند اهداف مورد نظر را تأمین و ضرورت های تداوم این تمدن را برآورده سازد. از این رو آنها آموزه های ادیان و فرق را بررسی کردند و مشترکات آن را پیدا کردند. روشن است که آموزه هایی مورد توجه قرار می گرفت که در راستای اهداف دین جدید باشد.
محبت و مهروزی یکی از همان مشترکات است. محبت يكي از شيرين ترين و دلپذيرترين مفاهيم و واژه هاي زندگي بشر است. دوست داشتن و محبوب بودن، هر دو مورد علاقه، محبوب و مطلوب انسان هاست. مهرورزي، نه تنها در روابط انساني داراي ارزش است، بلكه ريشه در مهرورزي الهي دارد. انسان و جهان مرهون و مديون مهرورزي خدا هستند و بدون رحمت الهي، نه مخلوقي وجود دارد و نه خلقتي، نه پيام آوري ظهور مي كند، نه كتابي از آسمان نازل مي گردد و نه انسان، راهي به سوي زندگي مي يابد. خداوند، كانون مركزي همه رحمت ها، محبت ها و مهرورزي هاست و آفرينش، ريشه در رحمت و مهرورزي خدا دارد. او هم بهترين حبيب است و هم بهترين محبوب؛ هم رحيم است و هم رحمان.
از این رو محبت و مهرورزی یکی از نیازهای فطری بشر به شمار می رود و گم شده بشر امروز است. اگر بتوان بر این امر مسلط شد و مهربانیت را ترویج داد، خواهید توانست احساسات انسان ها را مدیریت کنید. این همان چیزی است که عرفان های نوظهور به دنبال آن هستند، و تلاش می کنند آموزه های خود را بر محور محبت و مهربانی قرار دهند. از آن جهت که محبت نیاز بشرِ دور افتاده از محبت نیز هست، مورد توجه قرار گرفت به گونه ای که آن را در مقابل ابعاد قهرآمیز و مبارزه جویانه ادیان قرار داد. هر دینی که بر جنبه مبارزه و برخوردهای قهر آمیز تأکید می کرد به بهانه مهربان نبودن و رحمت نداشتن به حاشیه کشانده می شد. در این میان بیشتر هجمه به دین اسلام شد و اسلام هراسی به عنوان یکی از اهداف در دستور کار قرار گرفت. این در حالی اتفاق می افتاد که مهربان ترین و رحمانی ترین دین، دین اسلام است، تا جایی که پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله) برای تکمیل کردن مکارم اخلاق مبعوث شد که از مصادیق روشن آن گسترش رحمت و مهربانی در میان انسان هاست. در اسلام بیش از آنکه به احکام و شرعیات تأکید شود به اخلاقیات، مهربانی و رحمت تأکید شده است. در مقابل اسلام دین مسیحیت به عنوان دینی مهربان و همراه با رحمت معرفی شد.
محمد علی طاهری رهبر عرفان حلقه یکی از جریانات شبه معنوی است. آقای طاهری ادعا می کند عرفان حلقه بر اساس رحمانیت و مهربانی بنا شده است. او حلقه رحمانیت تجویز می کند و معتقد است تمام انسان ها از رحمانیت خداوند برخوردارند.
با این تفاصیل می توان گفت فرقه ها و به خصوص عرفان حلقه در صدد هستند جنبه رحمانیت در ادیان را ترویج دهند و فقط همان را ملاک قرار دهند و تمام مسائل دیگر را نادیده گرفته بی ارزش قلمداد کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه، به نقد برخی شعارها و سخنانی پرداختند که ظاهری اسلامی اما باطنی متفاوت دارد.
ایشان افزودند: اصطلاح اسلام رحمانی که این روزها رایج شده است از ترکیب دو کلمه زیبا بوجود آمده اما معنای واقعی آن چیست؟ آیا منظور این است که برخلاف قرآن که انسانها را به مؤمن، کافر، دشمن و دوست تقسیم می کند باید با همه انسانها، صرفاً با رحمت برخورد کرد؟ و با کسانی که با اسلام و ملت ایران دشمنی می کنند، بر خلاف فرمان پروردگار با محبت، مودّت و مَعدِلَت رفتار کرد؟
ایشان، اینگونه حرفهای بدون تأمل و سطحی را کاری غلط و گمراه کننده خواندند و افزودند: آیا اصطلاح اسلام رحمانی، نشأت گرفته از لیبرالیزم غربی است؟ اگر اینگونه باشد این اصطلاح، نه اسلامی است و نه حتی رحمانی و عاطفی، چرا که زیربنای لیبرالیزم یعنی تفکر اومانیستی براساس نفی پروردگار و معنویت شکل گرفته و بر پایه منافع گروههای قدرتمند، استوار است.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه همین بحث، به نقد مسائلی که ارزشهای آمریکایی نامگذاری شده پرداختند و افزودند: جهانخوارگی نظام سلطه در همین ارزشهای آمریکایی ریشه دارد ضمن اینکه نکات خوب این ارزشها نیز، در رفتار سلطه جویانه مقامات آمریکایی به فراموشی سپرده شده است.
ایشان افزودند: اگر اصطلاح اسلام رحمانی به اینگونه مسائل اشاره دارد صد در صد غلط است و ربطی به اسلام واقعی ندارد.
تفکری که اگر کسی سیلی به تو زد محترمانه طرف دیگرت را نیز بیار تا بزند، یک تفکر محافظه کارانه است. اگر فقط جنبه رحمانیت ادیان و فرق را مد نظر بگیریم ظلم ستیزی معنایی پیدا نخواهد کرد و ظالمان به راحتی بر مظلومان فرمان خواهند راند. حال آن که این با انسانیت انسان سازگار نیست. انسان هیچ گاه نمی تواند نسبت به سرنوشت انسان دیگر بی تفاوت باشد. از ان جهت که مدیریت کردن انسان بی تفاوت کار دشواری نیست، غرب و بسیاری از عرفان های نوظهور تلاش می کند انسان را بی تفاوت بار بیاورند. برای رسیدن به هدف خود گفتمان رحمانیت را مطرح می کنند.