به گزارش فرقه نیوز؛ حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: وقتی گزارهها و آموزههای قرآنی را مورد تحلیل و تبیین قرار میدهیم
به این نتیجه میرسیم، معنویت همان طور که ناظر به عالم معناست در واقع
باطن و غیب عالم مدنظر است.
وی با بیان اینکه ایمان به غیب، فصل
مقوم معنویت است بیان کرد: در آیات ابتدایی و انتهایی سوره مبارکه واقعه
این مسئله بیان شده است؛ در آیات ابتدایی این سوره در تبیین اوصاف متقین
فرموده است که متقین کسانی هستند که ایمان به غیب و کتب نازل شده الهی
دارند و در بخش پایانی این سوره نیز بیان شده رسول و مومنان به هر چیزی که
خداوند نازل کرده ایمان دارند.
عضو هیئت علمی گروه عرفان پژوهشکده
حکمت و دینپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: در نظام معنویت
قرآنی باید سه عنصر اندیشهای _. بینشی، اعتقادی و کنشی و رفتاری مدنظر
باشد؛ در ایمان به غیب، بحث ایمان به مبدا و معاد مطرح است که به لحاظ
بینشی و نگرشی، جهانبینی الهی و اسلامی را میسازد.
وی افزود: در
باب انگیختهای نیز ده آیه اول سوره مبارکه مؤمنون، تماما به بعد کنشی و
رفتاری در کنار بعد بینشی پرداخته و خصوصیات مومنان به غیب در آن مطرح
میشود؛ همچنین در ۵۲ جای قرآن کریم، مسئله ایمان و عمل صالح با یکدیگر ذکر
شده است که ایمان به بعد بینشی و عمل صالح نیز به بعد رفتاری بازگشت
میکند.
ابتغاء مرضات الله، پایه معنویت قرآنی
رودگر تصریح کرد: براین اساس توام بودن ایمان با عمل صالح بسیار در تبیین
معنویت قرآنی موثر است؛ زیرا در دو طرف این طیف، مباحث زیادی وجود دارد؛ از
یکسو ممکن است افرادی وجود داشته باشند که به مسجد بروند، روزه بگیرند و
نماز هم بخوانند، ولی بن مایه توحیدی ناب نداشته باشند که حسن فاعلی وجود
دارد، اما حسن فعلی در کار نیست؛ خداوند ابتغاء مرضات الله را در پذیرش
اعمال مطرح فرمود که ناظر به حسن فعلی و فاعلی است.
این محقق و
استاد حوزه علمیه بیان کرد: در سوره مبارکه انسان و در توصیف فضائل اهل بیت
(ع) اشاره دارد که ایشان اطعام خود را منتسب به وجه الله فرمودهاند، یعنی
از قول اهل بیت (ع) فرمود: ما مستمندان و فقیران و یتیمان را برای جلب
رضایت الهی، اطعام میکنیم.
رودگر اظهار کرد: اگر در معنویت، اندیشه
و انگیخته معنوی و الهی وجود نداشته باشد در قاموس و منظومه معرفتی قرآن،
آن معنویت توحیدی نیست؛ لذا خیلی از معنویات موجود ضدخدا و یا تهی از خداست
و معنویاتی هم هست که خدا در آن به ظاهر وجود دارد، ولی حسن فعلی و فاعلی
در کنار یکدیگر مکمل نیستند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه
اسلامی بیان کرد: در منطق وحی، انسانی معنوی است که انگیزه و انگیخته و
کنش وی معنوی باشد؛ به همین دلیل شهید بهشتی میفرمود: «حزب»، معبر من است و
من دنبال حزب بازی و جناح بازی نیستم و به حزب با همان انگیزه که به مسجد
میروم، میروم.
وی افزود: در روایات بیان شده که کارگری که برای
کسب روزی و درآمد حلال، عرق میریزد عرق او همانند قطره خون شهید است؛ چنین
فردی مصداق الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله است؛ یا در روایت بیان
شده که عبادت ده جزء است و ۹ جزء آن کسب روزی و درآمد حلال است؛ با این
نگاه به طور کلی مقوله معنویت، توسعه معنایی بسیار زیادی پیدا خواهد کرد و
مفهوم آن گسترده خواهد شد؛ لذا معنویات کاذب، اصولا در این نگاه معنویت
تلقی نمیشوند.
رودگر با اشاره به آیه ۳۷ سوره مبارکه نور «رِجَالٌ
لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ
الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ
الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ» گفت: در این آیه فرموده است که مردان الهی
کسانی هستند که هیچ چیزی و هیچ تجارتی آنان را از یاد خدا باز نمیدارد؛
این نوع معنویت، عزلت نشینی نیست بلکه مراد آن است که مردان الهی در تجارت و
کسب و کار هم که هستند چیزی آنان را از یاد خدا غافل نخواهد کرد و کارهای
خو را با نام و یاد و برای خدا انجام میدهند و انگیزه و انگیخته یکجا
حضور دارد.
رودگر تصریح کرد: در آیه شریفه دوم سوره ملک «الَّذِی
خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا
وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ» تعبیر جالبی در قآن بیان شده و آن اینکه
نفرمود: اکثر عملا بلکه فرمود: احسن عملا؛ یعنی ذات باری تعالی، با کمیت
عمل ما کاری ندارد بلکه به کیفیت نگاه میکند و هرقدر حسن فعلی و فاعلی در
آن نمود و بروز بیشتری داشته باشد آن عمل به حسن و نیکی و احسن بودن
نزدیکتر است.
جازدن معنویت شیطانی به جای معنویت ناب
تفاوت نتیجه حسن فعلی در مومنان و مشرکان
وی با بیان اینکه در دنیای غرب نیز حسن فعلی ممکن است در بسیاری از امور وجود داشته باشد، ولی حسن فاعلی همراه آن نباشد تصریح کرد: حسن فعلی هم لوازم و آثار و نتایج خوبی برای فاعل آن ولو آنکه نیت الهی نداشته باشد دارد، ولی کافی نیست و تایید قرآن بر همراه کردن این دو از این منظر است؛ زیرا حسن فاعلی رشددهنده و تزکیه دهنده فاعل فعل است.