فرقه نیوز- بخش مدعیان دروغین، یکی از آسیب های دینی در عصر حاضر بروز و گسترش جریانات معنوی پوشالی است . این جریانات با عناوین و شگردهای مخصوصی پا در عرصه جامعه دینی گذاشته و افراد زیادی را به سمت خود جذب میکنند. یکی از این جریانات به نام موسس این جریان یعنی علی یعقوبی است. ما در این یادداشت به این جریان و موسس آن میپردازیم:
علی یعقوبی قطب یکی از این جریانهای انحرافی در کشور است که در اواخر دهه هفتاد شمسی شکل گرفته و هنوز هم کم و بیش در حال فعالیت است. وی در تاریخ ۱۳۴۴هجری شمسی در تهران متولد شده و تحصیلات خود را تا سطح دیپلم در این شهر ادامه داده و در رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی مشغول به تحصیل میشود لیکن به دلیل مشکلاتی که برای وی پیش میآید از دانشگاه اخراج میشود.از مسايلي كه در شناخت عقائد وی و ديدگاه هايش مفيد است پي گيري ادعاهاي اوست. وي ادعاهايي دارد كه شنيدن آنها ما را در كشف شخصيت و اهدافش ياري ميكند:
مدعی انتفاع از نعمات خاصه
وی معتقد است شيعه بايد از نعمات خاصه برخوردار باشد و اگر محبّي از اين نعمات بهرهمند نباشد شيعه نيست. حال ببينيم آقاي يعقوبي چه جايگاهي را براي خود و ديگران در باب انتفاع از امام زمان (عج)در باب نعمات خاصه ترسيم ميكند:
كلاً باب انتفاع در نعمات خاصه و قوا بسته است و دراين زمانه از نعمات خاصه و قواي مهدوي فقط خضر بهرهمند هستند و مقدار كمي هم بنده بهرهمند هستم ... ولي به جز خضر و بنده كسي را پيدا نميكنيد كه توان ملكوتي داشته باشد.
حال ببينيم ایشان با اين إدعا به دنبال چه هدفي ميگردد؟
بنده اعتقاد دارم كه امام (عج)دراين زمان مقوله حكومت را در اين مملكت راه انداخته است. حكومت از مقوله نعمات خاصه است و امام زمان (عج) در اين مملكت راه انداخته است. حكومت بايد ادامه پيدا كند؛ ولي توسط واجدان نعمات خاصه.
اين سخن به خوبي نيّت وي را آشكار ميكند؛ زيرا او بر اين باور است كه بايد واجدان نعمات خاصه حاكم شوند و كساني كه داراي اين ويژگي هستند: يكي خضر است كه موضوعاً از بحث خارج ميباشد و ديگري آقاي يعقوبي است.
مدعی شفا دهندگی بیماران
در حالی که هیچ گونه مورد مستندی گزارش نشده و همه اخبار ساخته و پرداخته مریدان چشم و گوش بسته وی می باشد.
ادعای جواز تقلید از فقهای صد سال پیش
وی می گوید:اگر مردم در اين زمان به رساله علامه مجلسي عمل كنند كافي است.
ادعای فقاهت
وی معتقد است هیچ فقیهی در میان شیعه وجود نداشته و کسی غیر از خودش جایگاه واقعی فقه را در نظام معارف اسلامی نمیداند. وی در بسیاری از سخنرانیهای خود به علمای شیعه حمله نموده و آنها رابه قصور در فهم معارف دین متهم میکند. دربعضی موارد نیز تعدی نموده و آنها را به مبارزه و محاجه میطلبد.
من مسائلی را مطرح می کنم که در تاریخ هزار و چهارصد ساله اسلام گفته نشده و کسانی که مدعی اسلام شناسی هستند نیز از آوردن مثل آن و یا تکمیل آن عاجزند، اگر صد عالم، صد شبانهروز زحمت بکشند و بخواهند درباره حقیقت سخن بگویند، به اندازهای که من فی البداهه در این باره حرف دارم، مطلب نخواهند داشت.
در حقیقت نگاهی دقیق تر نشان می دهد که این گفته ها همان تزریق اندیشه اسلام منهای روحانیت است که به روش های گوناگون از سوی این جریان انحرافی نمایان شده است.
گفتگوی با حضرت موسي!
يكي از نكته هاي جالب در سخنان وي چگونگي سخن گفتن وی با حضرت موسي (ع) است. وي چنین ميگويد:
موسي جان! شما اگر توان داري برو اين شارون(را)كه به اسم شما جنايت ميكند جمع و جورش كن. من يواش يواش دارم عصباني ميشمها. جناب موسي! نذار من عصباني بشم. فقط همينجا تلويحاً عرض كنم: آقاي موسي اي بزرگ قوم يهود! يا اين يهوديها را سر جاي شان بنشان و گرنه اگر بنده عصباني بشوم ممكن است دست به يك كار[ي] بزنم ؟
عالم خودخوانده خواندن خود
نامبرده مدعی است، علوم نداشته خود را از معلمی که ۱۴۰۰ سال پیش شهید شده، فراگرفته است.
ادعای نزدیکی عالم اجنه به دنیا
يکي از گفتمان هايي که علي يعقوبي سعي در بزرگ نمايي آن دارد نشان دادن قدرت اجنه و شياطين و ورود آنها به دنیای انسان ها است که متاسفانه اين خط انحرافي در سالهاي اخير از سوي بعضي از برنامه سازان صدا و سيما (مثل فیلم ملک سلیمان)پيگيري شده است.
مدعی ارتباط با عوالم بالا!
وی در حالیکه بارها به اشتباهات خود اعتراف کرده باز همه گفته های خود را برگرفته از عوالم بالا می پندارد. «عقايدم براساس آن چيزهايي است كه ديدهام نه چيزهايي كه خواندهام؛ براساس ديدههاست نه خواندهها.
بدون تردید سخن گفتن در حوزه مباحث دینی و برداشت و استنباط از گزارهها و آموزههای دین همچون هر حوزه دیگری نیازمند تخصص لازم است و تخصصهای لازم برای برداشت ازمتون دینی عبارتند از: علم صرف، علم نحو، علم معانیبیان، علم منطق، علم اصول، علم رجال، علم درایة الحدیث، علم قرائت، علم تفسیر و بعضی علوم دیگر، که اصطلاحاً با عنوان علوم حوزوی از آنها یاد میشود. و هر کس که از این علوم بیبهره یا کم بهره باشد برداشت او، از متون دینی حتی برای خود وی حجیت نداشته و عذر آور نمیباشد.
با کمترين نگاه به آثار و سخنراني هائي که از آقاي يعقوبي منتشر شده است به راحتي مي توان به اين باور رسيد که تفکر وي تفکر انحرافي بوده و به هيچ وجه نمي توان به آراء و انديشه هاي وي اعتماد نمود و حرکتي که با محوريت اين تفکر شکل گرفته و در حال گسترش بوده يک تفکر انحرافي بوده و شيوع آن در بين جامعه باعث دور شدن مردم از انديشه درست مهدويت که حاصل زحمات صدها عالم عامل و مورد تأييد امام زمان (عج)بودند مي شود.