حرکت سیاسی این فرقه به اصطلاح عرفانی در ابتدا شرکت در کنفرانسی در خارج از کشور به همراه هم کیشان بهایی و همجنس بازشان و گرفتن دستور انجام تجمع غیر قانونی مقابل دادستانی بود و بعد برنامه ریزی برای اجرای مقاصدی که غرب دنبال می کند.
عناصر بهایی و نماینده دراویش
جالب آنجاست که این برنامه درست همزمان با حضور ریاست محترم جمهوری در مجمع عمومی سازمان ملل اتفاق افتاد تا بتوانند بیش از پیش از اقدامات خود بهره برداری سیاسی کنند و شرکای غربی خود را راضی نگه دارند تا آنها بتوانند اقدامات دیپلماتیک هیئت ایرانی را تحت شعاع این موضوع قرار داده و محدود کنند.
مصطفی آزمایش نماینده دراویش گنابادی در کنار رضا پهلوی و عناصر ضد انقلاب
سیمین فهندژ نماینده بهائیان ، بورلی نماینده کمیته به اصطلاح پاسداشت حق بشر، در نشستی برای حمایت از دراویش گنابادی
با بررسی در ظهور فتنههای مختلف در نظام مقدس جموری اسلامی ایران به این نتیجه میرسیم که وجود فرقه های ضد نظام ریشه اکثر فتنههای ظهور کرده در ایران اسلامی میباشد.
بعد از تشکیل نهضت آزادی در ایران، شاخههای مختلفی از این نهضت شوم متولد شد. اولین شاخه شوم این نهضت، سازمان مجاهدین خلق بود که توسط دانشجویان نهضت آزادی در سال 1344 به وجود آمد.
نورعلی تابنده قبل از به قطبیت رسیدن در جمع اعضای جبهه ملی
پس از غروب اولین شاخه نهضت آزادی این نهضت با پشتیبانی از فتنه سبز بار دیگر عملا وارد میدان شد تا با ایجاد پیوند با بهائیت نقاب از چهره بردارد و ماهیت ضد اسلامی خود را نمایان کند.
با غروب دومین شاخه نهضت آزادی این نهضت به صورت گستردهای از فرقه سیاسی نورعلی تابنده حمایت کرد تا از مهره قدیمی خود و مریدانش استفاده ابزاری کند و در مواقع حساس آنها را وارد میدان کند.
سخنرانیهای قطب سیاسی فرقه ملاسلطان بیچاره در روزهای گذشته و ایجاد تشنج با چاشنی مظلوم نمایی آن هم به صورت کاملا سازماندهی و برنامه ریزی شده و حمایتهای رسانهای و مالی گروهای ضد انقلاب، نشان دهنده حمایت گروه های ضد انقلاب و فتنه گران از این حرکت سیاسی این فرقه گمراه است.