اینک شواهدی را درباره این روابط ذکر می کنیم:
1-باب در کتاب بیان بابیان را بشارت می دهد به سبقت ایمان(ملت روح). مرادش از ملت روح مسیحیان روسیه است زیرا محرکین او به ویژه دالگورکی به او گفته بود مترس و بگو قشون روسیه ناصر توست. و ما ملت روس را وا میداریم به تو ایمان بیاورند. و شاید هم اگر رژیم بلشویک پیدا نشده بود برای خالی نبودن عریضه چند صد یا اقلا چند ده نفر بابی روسی تحویل حضرات می دانند. خلاصه برای صحت یادداشت های دالگورکی همین سخن باب کافی است و مطلب مبرهن است.
2-همچنین استخدام برادر بهاء و ازل میرزا حسن نوری در سفارت روس به عنوان منشی گری دلیل دیگری است بر اینکه بعد از باب هم رابطه قطع نشده و برای جاسوسی و خیانت با ایران روس ها بهتر از پسران میرزا عباس نوری کسی را نجسته اند. چنانکه دالگورکی می گوید: حکیم گیلانی که از علمای بزرگ و فلاسفه سترگ بود و مانع پیشرفت سیاست روس در ایران کفایت او را به عهده حسینعلی بهاء گذاشتم و سم مهلکی با چند اشرفی به او دادم و او شربت نبات حکیم را بدان سم بیالود و ما را از نگرانی خلاص نمود.
3- روشن تر از همه براهین مباهات عباس افندی است در مقاله سیاح که بهاء و عائله اش را به همراه غلام دولت روس به بغداد فرستادند. یعنی سفارت روس میانجی گری کرده که بهاء و کسانش را نکشند و به بغداد تبعید کنند و گماشته سفارت هم برای اطمینان ایشان همراه شده.
4-در لوح درگز به قلم عباس افندی می گوید: جمال مبارک در موقعی که درگز بوده فرستاده دولت روس آمد که ایشان را به روسیه ببرد ناگاه خبر فوت محمد شاه رسید و غلام مازندرانی آمده به زبان آن جا گفت: مردی بمرده یعنی محمد شاه مرد. همه شاد شدند. دیگر حاجت نیست که بهاء به روسیه فرار کند.
5- دلیل دیگر مشرق الاذکار عشق آباد است که روس های تزار زمین دادند و مهندس فرستادند و معبد بهائی را برپا کردند. و اگر بلشویک ها آنجا را تبدیل به صحنه نمایش نکرده بودند در روسیه مذهب باب و بهاء به رسمیت شناخته می شد. ولی بلشویک ها تنها کار خوبشان همین بود که آن را برهم زدند و حتی بساط بهائی های عشق آباد را برچیدند. به قسمی که امروز ده نفر بهائی نهانی و یک نفر آشکار در آنجا یافت نمی شود.
6- الواح عبدالبهاء هم که بعد از انقراض سلسله تزار به رژیم بلشویک دشنام می دهد و روسیه ای را که آنقدر تعریف می کرد در لوح ابن صدق و یکی دو لوح دیگر به روس منحوس تعبیر می کند
7-یکی دیگر از دلائل ارتباط خدمات منوچهر خان معتمد الدوله گرجی است که از نوکرهای خاص دولت بهیه بود وسیاست روسیه تزار او را به حکومت اصفهان و تقرب به دربار محمد شاه قاجار رسانده بود. و او کسی بود که بعد از قیام حسین خان آجودان باشی، صاحب اختیار فارس بر تنبیه باب، وسائلی فراهم کرد که باب را به اصفهان کشاند و در حرمسرای خود فرونشاند. و موجبات فریب بی خبران را فراهم آورد. چنانکه دالگورکی هم اشاره به این مطلب نموده است. و بعد از اینکه سرو صدای علمای اصفهان بلند شد این حاکم گرجی و نوکر دولت بهیه ناچار شد حیله دیگر پیش گیرد یعنی به ظاهر باب را با سواران خود بیرون فرستاده وانمود کرد که اورا به تهران می فرستد و دستور داد شبانه و نهانی او را از مورچه خورت برگردانند.