پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: انتشار عمومی و گسترده متن سخنان ژنرال عبدالفتاح السیسی در دیدار با دکتر مسعود پزشکیان یک خرق عادت و کمتر چنین سخنانی در رسانهها منتشر میشود.
دلایل انتشار این سخنان را هم میتوان خوب و هم میتوان بد تفسیر کرد. بهترین تفسیر را صداقت و یکرنگی رئیس جمهور محترم ایران با مردم میتوان تحلیل کرد و انتقال این پیام که مردم بدانند که رابطه با مصر چه موانعی را پیش روی خود دارد. ما هم این تفسیر خوب را باور داریم و سایر برداشتهای منفی را تسویه حسابهای سیاسی و حزبی دانسته و برای آن اهمیتی قائل نیستیم. (ضع فعل اخیک علی احسنه)
نکته مهم اینکه موضعگیری السیسی را نه میتوان توهین و نه میتوان به محض شنیدن آن مواضع، رویکردهای خودمان را در برقراری رابطه با مصر عوض کرد. برآنیم که السیسی صریح موضع سکولارطور خود در برابر اسلام سیاسی را بیان کرده و اگر این سخنان را نمیگفت جای تعجب بود. از آن سو، سفر وزیر خارجه ایران به قاهره و دیدار دیروز پزشکیان - السیسی، سیگنالهای مثبتی به برقراری روابط دیپلماتیک ایران و مصر میدهد که آینده جدیدی برای رابطه این دو کشور رقم خواهد زد. به همین مناسبت در یادداشت پیش رو به نکاتی در این باره خواهیم داشت.
یکم؛ قصد قلمفرسایی در مورد جایگاه مصر را نداریم؛ ولی کوتاه اینکه مصر «چکیده جهان اسلام» است و بهتر است بگوییم «چهارراه اندیشهها و تلاقی جریانها و مراکز اسلامشناسی جهان» در این سرزمین نهادینه شده است. وجود الازهر هزار ساله، اخوان صد ساله، پیشتازی فمنیسم، قد برافراشتن روشنفکری و حاکمیت نسخههای مداراجویانه سکولاریسم در این خطه، فسطاط قدیم را از همه کشورها متمایز کرده است. به همان دلیل که گفتهاند که «روم را ببین و بعد بمیر»؛ میتوان گفت «مصر را ببین و بعد بمیر» و به تعبیری دیگر همه راهها به روم (مصر) ختم میشود.
دوم؛ به صورت طبیعی تئوریهای روابط بینالملل مناسبات کشورها را سامان میدهد، ولی در تعامل ایران با مصر باید راه دیگری پیمود و جریانهای فکری را صحنهگردان این رابطه دیپلماتیک کرد. بررسی تاریخ فرار و فرود رابطه دیپلماتیک ایران و مصر و متغیرهای مزاحمی مثل انقلاب ها، چپگرایی و لیبرالگرایی دو دولت در دوران پهلوی دوم و جمال عبدالناصر و نضج بهار عربی این مناسبات را به یکباره به هم ریخت. تجربه تلخ و گزنده دیدار رییس دولت دهم ایران با شیخ الازهر احمد الطیب هنوز از ذهنها پاک نشده است. این بار نباید از این مسیر پر هزینه و تکراری عبور کرد و باید راه جدیدی پیمود. براین باوریم با نگاه جریانی میتوان صفحه جدیدی از تاریخ ایران و مصر را گشود. اسلام سیاسی حاکم بر ایران باید با نگاه گفتمانی رابطه ایران و مصر را به فرجام برساند. کنشگری فعالانه سنتیها، روشنفکران و حتی سکولارهای معتدل میتواند فصلی تازه از رابطه ایران و مصر را بگشاید.
سوم؛ سنتیها، اهل سنت معتدل ایران، دیپلماتهای عمومی متخصص در جهان اسلام، ضد سلفیهای صوفی، دغدغهمندان الازهر، تقریبیهای غیرسیاسی، ناشران روشنفکر، انتشاراتهای سنتی، هنرمندان و ادیبان عرب زبان ایرانی، چهرههای رسانهای و یوتیوبرهای فرهنگی، کوچ سرفینگهای عمومی بهتر است نوک پیکان رابطه با مصر معرفی شوند.
چهارم؛ نزدیکی روابط جریانی اخوان و ایران بسیار مهم و پرهزینه است. در این زمینه پیشنهاد میشود از نظریه «بازیها» ژان ژاک روسو استفاده کرد. روسو در «بازی شکار گوزن» (منافع رابطه با الازهر) و شکار خرگوش (منافع رابطه با اخوان)، گرفتن خرگوش را پرهزینه و آسیبزا میداند و خرگوشگیری شکارچیان را مخرب منفعت اصلی میداند. درست است که ایران سیاسی و اخوان سیاسی هم افق و البته متفاوت هستند؛ ولی منافعی کمنظیر و غیر قابل اغماض در رابطه با الازهر نهفته شده که منافع فراوانی برای جبهه دینداری و تشیع در پی خواهد داشت. میتوان با برقراری رابطه سنتی با الازهر و منافع کلان رابطه تشیع با تسنن از طریق کانال الازهر به انزوای تشیع در بخشی از جهان اسلام خاتمه داد. چنین باد...
به قلم: سید علی بطحائی
منبع: مسلمنا