مسیحیان همواره تلاش کرده اند تا با ارائه مثال هایی تثلیث را قابل قبول جلوه داده و به همین منظور از تمثیل مردی که نقش های مختلفی دارد استفاده می کنند.
به گزارش فرقه نیوز؛ یکی از آموزه های مسیحیت که همواره مسیحیان را با چالش های جدی مواجه ساخته آموزه تثلیث است. مسیحیت در طول تاریخ هیچگاه نتوانسته به مخاطبان خود پیرامون تثلیث جواب قانع کننده ای ارائه دهد و همواره سعی کرده است به توجیهاتی در این زمینه بپردازد. بی شک مهمترین دلیل عجز بزرگان مسیحیت در پاسخگویی به سوالات پیرامون تثلیث به ضد عقل بودن این آموزه ارتباط می یابد.
مسیحیان همواره تلاش کرده اند تا با ارائه مثال هایی تثلیث را قابل قبول جلوه دهند. یکی از تمثیل های به کار برده شده توسط آنان استفاده از تمثیل مردی است که نقش های مختلفی دارد. مثلا می گویند نادر برای فرزند خود پدر است و برای پدر خود پسر است و برای همسر خود ، شوهر، و او در "شرایط مختلف" نقش های مختلفی ایفا می کند. لذا سه شخص در تثلیث نیز همینطور هستند.
ایراد این تمثیل کاملا نمایان است چرا که نادر یک شخص واحدی است که برای افراد مختلف فقط "نقش های" مختلف و روابط متفاوت دارد. در حالیکه در تثلیث در حقیقت سه شخص داریم. این سه شخص هر یک نقش خاص خود را دارند. خدا در شرایط متفاوت، نقش های متفاوت ایفا نمی کند. خدای واحد از سه شخص الوهی تشکیل شده که هر یک نقش خاص خود را دارند.
بنابراین استفاده از این تمثیل نیز با تعریف تثلیث همخوانی ندارد. به عبارتی مثالِ «یک شخص در سه وضعیت فرزندی و همسری و پدری» نیز به تثلیث بی ربط است چرا که در تثلیث ما سه شخص مجزا از هم داریم اما در مثال مذکور شخص یکی است فقط موقعیت اش به اطرافیان متفاوت میباشد.
انتهای پیام/